Je was op zoek naar: adolescence (Engels - Perzisch)

adolescence
نوجوانی

adolescence .
بلوغ .

adolescence (animals)
نوجوانی (جانوران)

wellthat was just another paean to male adolescence .
خب ، اين فيلم يک بار ديگه بچه بودن مردا .

if it has a subject, the subject is adolescence.
اگه این شعر موضوعی داشت، موضوعش جوانی بود اگه این شعر موضوعی داشت، موضوعش جوانی بود

my adolescence was spent during the german occupation of france.
جوانی من در دوران اشغال فرانسه، توسط آلمان سپری شد.

so people often ask, "well, is adolescence a kind of recent phenomenon?
اغلب مردم می‌پرسند، "آیا نوجوانی یک پدیده‌ی جدیده؟ آیا این چیزی‌ست که ما اخیراَ درغرب آن را اختراع کرده‌ایم؟"

one of the brain regions that changes most dramatically during adolescence is called prefrontal cortex.
یکی از بخش های از مغز که در دوره جوانی بطور چشمگیری تغییرمیکند را قسمت جلویی کرتکس می‌نامند. یکی از بخش های از مغز که در دوره جوانی بطور چشمگیری تغییرمیکند را قسمت جلویی کرتکس می‌نامند.

they realize that this is actually a developmental stage of life as different from midlife as adolescence is from childhood.
آنها متوجه شدند که درواقع این رشد و گسترش یک مرحله از زندگیست که اهمیت ومعنی خودش را دارد-- و با دوره میانسالی و جوانی و کودکی متفاوت است. و با دوره میانسالی و جوانی و کودکی متفاوت است.

all four of my grandparents, for example, left school in their early adolescence. they had no choice.
همه‌ی چهار پدر بزرگها و مادر بزرگهای من، مدرسه را در ابتدای نوجوانی‌شان ترک کرده اند.آنها راه دیگه‌ای نداشتند. همه‌ی چهار پدر بزرگها و مادر بزرگهای من، مدرسه را در ابتدای نوجوانی‌شان ترک کرده اند.آنها راه دیگه‌ای نداشتند.

and i was on the cusp of, sort of, adolescence, so i was starting to take biscuits from the tin without asking.
من در آستانه نوجوانی بودم، خُب من شروع کردم به برداشتن بیسکویت از جعبه بدون اینکه بپرسم.

and actually, the answer is probably not. there are lots of descriptions of adolescence in history that sound very similar to the descriptions we use today.
در واقع جواب احتمالا نه است. شرح زیادی در مورد نوجوانان در تاریخ هست که خیلی مشابه با آنچه که امروز ما بکار میبریم هست. شرح زیادی در مورد نوجوانان در تاریخ هست که خیلی مشابه با آنچه که امروز ما بکار میبریم هست.

so adolescence is defined as the period of life that starts with the biological, hormonal, physical changes of puberty and ends at the age at which an individual attains a stable, independent role in society.
خُب نوجوانی دوره ای از زندگی تعریف می‌شود که تغییرات بیولوژیکی و هورمونی و نشانه‌های فیزیکی بلوغ در فرد شروع شود و وقتی تمام می‌شود که فرد به نقشی پایدار و استقلال در جامعه رسیده باشد. و وقتی تمام می‌شود که فرد به نقشی پایدار و استقلال در جامعه رسیده باشد.

neurodevelopmental and executive function and dysfunction robert m. kliegman md, in nelson textbook of pediatrics, 2020 executive function the development of efs begins very early on in the developmental course (early indications of inhibitory control and even working memory have been found in infancy), matures significantly during the preschool years, and continues to develop through adolescence and well into adulthood. some studies suggest that secure ef may be more important than intellectua
عملکرد و عملکرد عصبی رشدی و اجرایی و اختلال عملکرد رابرت ام. کلیگمن، در کتاب درسی نلسون اطفال، 2020 عملکرد اجرایی توسعه ef ها خیلی زود در دوره رشد شروع می شود (نشانه های اولیه کنترل مهاری و حتی حافظه فعال در دوران نوزادی یافت شده است). به طور قابل توجهی در طول سال های پیش دبستانی بالغ می شود و تا نوجوانی و تا بزرگسالی به رشد خود ادامه می دهد. برخی از مطالعات نشان می دهد که ef ایمن ممکن است مهمتر از intellectua باشد