Je was op zoek naar: aggravated (Engels - Perzisch)

we are getting aggravated . yes , we are .
داريم كم كم عصباني ميشيم . آره ، همين طوره .

jang bogo has aggravated escort chun sang gui.
يونگ بوگ محافظ چونگ سانگ گي رو خشمگين کرده

aggravated assault , moved to arkham twice .
، وضعيت روحيش وخيم تر شده دو دفعه هم به آرکام برده شده .

instead, he seems to have aggravated them further. * for a language map of afghanistan, click here.
اما بنظر می‌رسد که او موجب تشدید این اختلافات شده است. * for a language map of afghanistan, click here.

astrakhan investigators seem to have only aggravated ethnic tensions with a january 6 press release refuting borisenko’s claim that she’d been abducted.
بازجوهای استراخانی در ۶ ماه ژوئیه یک اعلامیه مطبوعاتی منتشر کردند و ادعای بوریسنکو مبنب بر ربوده شدند را رد کردند، و بنظر می‌رسد که نیروی انتظامی با این کار خود موجب بدتر شدن تنشهای قومی شدند.

rsf says according to blogger's family "he is in a critical condition, suffering from kidney failure and aggravated by a lack of medical treatment".
این سازمان می‌گوید بر اساس گفته‌های خانواده این وبلاگ‌نویس «او در یک وضعیت اضطراری از بیماری شدید کلیوی رنج می‌برد که به علت کمبود امکانات درمانی در حال تشدید است.

aggravated by the us administration and media response, netizens started the hashtags #not_a_coup & #mindyourownbusinessus on twitter.
آن وقت شما می‌گویید کودتای نظامی؟ شما عمدا حقایق را واروونه جلوه می‌دهید.