Je was op zoek naar: agnostic (Engels - Perzisch)

hence the phrase, "tooth fairy agnostic."
از اینرو از عبارت «ندانم‌گرای پری دندان» استفاده می‌کند.

we insist that the robots be agnostic to who their neighbors are.
و در آخر اینکه، ما مصممیم که رباتها ندانند که همسایگانشان چه کسانی هستند. و در آخر اینکه، ما مصممیم که رباتها ندانند که همسایگانشان چه کسانی هستند.

' a skeptic's position... is not anti-psi, its agnostic.
وی عضو شورای مدیریت کمیته تحقیق شک‌گرایانه است.

about 20 percent are agnostic, and the rest could fairly be called atheists.
می‌توان حدود ۲۰ درصد را ندانم گرا [لاادری]، و باقی را به وضوح بیخدا [خداناباور] نامید.

the rig veda takes an agnostic view on the fundamental question of how the universe and the gods were created.
:این‌که پرسش وجود یا عدم وجود خدا یا خدایان به‌دلیل ناتوانایی طبیعی‌مان ازنظر منطقی غیرقابل شناخت است.

– i think that generally ... an agnostic would be the most correct description of my state of mind.
: این‌که وجود یا عدم وجود خدا درحال‌حاضر ناشناخته‌ است، اما به الزام غیرقابل شناسایی نیست.

this technology is unique due to the fact that it is platform agnostic and does not require any hardware or software changes on the host.
این تکنولوژی از این جهت که وابسته به بسترهای نرم‌افزاری نبوده و نیازمند هیچ گونه تغییر سخت افزاری یا نرم‌افزاری در میزبان (host) نمی‌باشد.

and this one was a big lesson because i was praying, giving these prayers of thanksgiving, which was odd for an agnostic.
این یک درس بزرگ بود چرا که من مدام در حال عبادت بودم، من داشتم این دعاهای شکرگزاری را می گفتم که البته برای یک آدم بی خدا مثل من عجیب بود.

i think that generally an 'agnostic' would be the most correct description of my state of mind."
من فکر می‌کنم به طور کلی یک ندانم‌گرا بهترین بیانگر جو فکری من باشد.»

so, my friend is strictly agnostic about the tooth fairy, but it isn't very likely, is it? like god.
بنابراین، دوست من به شدت نسبت به پری دندان ندانم‌گرا است، ولی واقعا که محتمل نیست؟ هست؟ مثل خدا.

the list of things which we strictly have to be agnostic about doesn't stop at tooth fairies and teapots. it's infinite.
فهرست چیزهایی که ما بایستی به شدت نسبت به آنها ندانم‌گرا باشیم با اجنه دندان و قوری تمام نمی‌شود. تمام‌ناشدنی است.

" macdonald was quoted as saying he was an "agnostic" in regards to the holocaust, though he denied the accuracy of the quote.
مک دونالد اعتقاد دارد که لئو اشتراوس که یهودی بود و از اولین فعالان جنبش نومحافظه کاری بود نقش کلیدی در ایجاد این جنبش داشته است.

approximately 10.4% of the population of the metropolitan region stated that they were atheist or agnostic, while 5.4% declared that they followed other religions.
تقریبا" ٪۴/۱۰ جمعیت ناحیه پایتخت اظهار داشته اند که کافر یا منکر وجود خدا هستند، در حالی که ٪۴/۵ دیگر خود را پیرو مذاهب دیگر دانسته اند.

now, a friend, an intelligent lapsed jew, who incidentally observed the sabbath for reasons of cultural solidarity, describes himself as a "tooth fairy agnostic."
حالا، یک دوست من یک فرد باهوش سابقا یهودی، که اتفاقا سبت [آیین یهود] را به خاطر همبستگی فرهنگی رعایت می‌کرد، خودش را «ندانم‌گرای پری دندان» می‌نامد.

while the template for the building block is generic, the role it performs at different depths differs throughout the network. in earlier layers, it excites informative features in a class agnostic manner, strengthening the shared low level representations. in later layers, the se blocks become increasingly specialised, and respond to different inputs in a highly class specific manner (section 7.2). as a consequence, the benefits of the feature recalibration performed by se blocks can be accumul
در حالی که الگوی بلوک ساختمان عمومی است، نقشی که در اعماق مختلف انجام می دهد در سراسر شبکه متفاوت است. در لایه‌های قبلی، ویژگی‌های آموزنده را به شیوه‌ای آگنوستیک کلاسی تحریک می‌کند و نمایش‌های سطح پایین مشترک را تقویت می‌کند. در لایه‌های بعدی، بلوک‌های se به طور فزاینده‌ای تخصصی می‌شوند و به ورودی‌های مختلف به شیوه‌ای بسیار خاص پاسخ می‌دهند (بخش 7.2). در نتیجه، مزایای کالیبراسیون مجدد ویژگی انجام شده توسط بلوک‌های se می‌تواند انباشته شود