Je was op zoek naar: aid (Engels - Perzisch)

aid .
بردست .

food aid
امدادرساني غذايي

aid me?
كمكم كني؟

hearing aid
سمعک

but deny aid.
و از [دادن] وسایل و ابزار ضروری زندگی [و زکات، هدیه و صدقه به نیازمندان] دریغ می ورزند.

first aid kit
جعبه کمک‌های اولیه

grant in aid .
اعانه ملي .

i know first aid .
من کمک هاي اوليه بلدم .

you got a band-aid?
باند پانسمان داري ؟

gondor calls for aid .
گاندولف کمک خواسته .

i shall enlist your aid.
روي كمك شما حساب ميكنم

will shilla come to my aid?
شيلا به من کمک خواهد کرد ؟

to aid yi sa do's army.
و به ارتش يي-سادو کمک کرديد

and we believe that received aid .
بعدش هم فکر ميکنيم از جايي کمک ميگيره .

i wish to aid you, your majesty.
من مايلم كمكتون كنم،اعليحضرت

and i gave him first-aid treatment
و من او را معالجه کردم

this is the second shift: open aid.
این دومین تغییر مهم است: حمایت همگانی.

in theory, fever can aid in host defense.
تب در نوزادان می‌تواند موجب تشنج شود.

there's a book called "dead aid."
يک کتاب هست به نام «کمک های مرده».

hearing aids
سمعک