Je was op zoek naar: ashwini joel (Engels - Perzisch)

joel .
جوئل .

joel (1989).
joel (1989).

* kovel, joel.
* kovel, joel.

joel , i come here .
جوئل ، من اومدم اينجا .

hello joel , its ben .
الو . جوئل ، منم بن .

damn it , joel . what is wrong with you .
لعنت به تو ، جوئل تو چت شده .

shes a woman , joel . i mean , shes an amazing woman .
اون يک زنه ، جوئل . يعني ، اون يک زن فوق العاده ست .

joel is on the brink of death and relies on ellie to care for him.
ناتی داگ سیستم هوش مصنوعی جدیدی به نام "نیروی توازن" خلق کرده است.

joel martinsen from danwei translated an interview with the publisher, zhang weimin.
جوئل مرتینسان مصاحبه با ناشر کتاب(زانگ ویمین) را از وب سایت دانوی به انگلیسی ترجمه کرده است.

the moment you told joel that sadie wasrt a fish , i knew it was meant to be .
اون لحظه اي که تو به جوئل گفتي . سدي يک ماهي نيست .

isbn 978-0-7456-1977-4* kupperman, joel j.
isbn 0-7456-1977-0* kupperman, joel j.

for most of the game, players control joel; ellie and other companions are controlled by the artificial intelligence.
بازیکن کنترل جوئل را بدست می‌گیرد، درحالی که در طرف دیگر الی توسط هوش مصنوعی خود بازی کنترل می‌شود.

feld) undertakes to track down tom chaney in the coen brothers’ true grit (2010; written and directed by joel and ethan coen) because we know that he killed her father. sonny wortzik (al pacino), the protagonist of sidney lumet’s dog day afternoon (1975; screenwriter
فلد) متعهد می شود تام چنی را در فیلم true grit برادران کوئن (2010؛ نویسندگی و کارگردانی جوئل و اتان کوئن) ردیابی کند زیرا می دانیم که او پدرش را کشته است. سانی ورتزیک (آل پاچینو)، قهرمان فیلم بعد از ظهر روز سگی سیدنی لومت (1975؛ فیلمنامه نویس)