Je was op zoek naar: chronic (Engels - Perzisch)

chronic
مزمن

chronic .
گرانرو .

chronic bronchitis
برونشیت مزمن

chronic (medicine)
مزمن

bluntman and chronic . .
هست را شروع ميكنه .

chronic undergoing dialysis
انگلیسی فرهنگ لغت پزشکی transalation به دری

chronic obstructive pulmonary disease
بیماری مزمن انسدادی ریه

bluntman and chronic strike back .
بلانتمن و کرونيک تلافي ميکنن .

and , uh , and and hes playing chronic .
وواون نقش کرونيک را بازي ميکنه .

most people with chronic bronchitis have copd.
بیشتر افرادی که برونشیت مزمن دارند، به copd مبتلا می‌شوند.

but l just have to say bluntman and chronic .
ولي بايد بگم بلانتمن و کرونيک .

and though its oil is used for chronic arthritis
و از عصاره جوز هندی برای ورم مفاصل مزمن استفاده میشه

the money from the bluntman and chronic movie .
پولي كه از فيلم بولتمن و كرونيك بدست مياد .

as long as theres a bluntman and chronic movie .
تا زماني كه چيزي به اسم فيلم بولتمن و كرونيك .

bluntman and chronic is the worst comic l ever read .
بولتمن و كرونيك بدترين كمدي ــه كه من خوندم .

chronic bacterial infections may also add to this inflammatory state.
عفونت‌های باکتریایی مزمن نیز می‌توانند به این حالت عفونتی بیفزایند.

do you believe his majesty has died from his chronic illness?
آيا شما باور ميکنيد که اعليحضرت به خاطر بيماري دائمشون مردن؟

her chronic illnesses have advanced and other organs have turned weak
بیماری مزمنش پیشرفت کرده و بقیه اندامش هم ضعیف شده

chronic kidney disease is identified by a blood test for creatinine.
شایعترین علت نارسایی مزمن کلیه امروزه دیابت و پرفشاری خون است.

do you have any other diseases chronic medical problems like diabetes?
آیا هر گونه مشکل پزشکی یا بیماری مزمن دیگری مانند دیابت دارید؟