Je was op zoek naar: cookie (Engels - Perzisch)

cookie
کلوچه

cookie .
شيريني خشک .

http cookie
کوکی اچ‌تی‌تی‌پی

cookie accept
هی_چ وقت پذیرفته نشود

eat a cookie .
کلوچه بخور .

& only this cookie
& فقط این کوکی

new cookie policy
سیاست کوکی جدید

you want a cookie .
يک کلوچه ميخواي .

have a cookie, man.
يک کيک بردار، مرد

change cookie policy
تغییر سیاست کوکی

eat your fortune cookie .
كيك شانسي‌ات را بخور .

cookie management quick help
کمک سریع مدیریت کوکیها

is it just a big cookie .
آيا اين فقط يک كيك بزرگه .

can you find cookie monster?
میتوانی کوکی مانستر را پیدا کنی؟

- i win at ''cookie''? - yeah.
من تو بازي كيك خوري ‏بردم ؟- آره-

show details of the next cookie
نمایش جزئیات کوکی بعدی

cookie monster is very, very bad.
کوکی مانستر خیلی خیلی بده

see or modify the cookie information
اطلاعات کوکی را ببینید و تغییر دهید

okay , kids . goodbye , jenny , cookie .
باشه ، بچهها خداحافظ جنيکوکي .

- i just thought... - listen, cookie.
...من فقط فکر کردم- ...گوش کن شکرم-