Je was op zoek naar: decrease (Engels - Perzisch)

decrease .
نقصان يافتن .

* = decrease.
* = کاهش.

decrease brightness
افزایش سایه روشن

& decrease priority
& کاهش اولویت‌

decrease font sizes
کاهش اندازه‌های قلم

& decrease font sizes
& کاهش اندازۀ قلمها‌

decrease expansion level
کاهش سطح بسط

limits to decrease a level
تعداد نویسه در دقیقه برای کاهش یک سطح

decrease the display zoom level.
کاهش سطح بزرگنمایی نمایش.

decrease volume of master channel
٠خلوط‌کن جاری

decrease the game speed by one unit.
کاهش یک واحدی سرعت بازی

it is unclear how to decrease its risk.
روش کاهش این خطر نامشخص است.

decrease the decimal precision shown onscreen
کاهش دقت ده‌دهی نمایش داده‌شده روی پرده

decrease the land for one out of ten officials...
...کاهش دادن زمین ِ یکی از ده فرد صاحب منصب

this size=-1 element allows to decrease font.
عنصر size=- 1 اجازه می‌دهد که قلم کاهش یابد.

do you think it will decrease to one billion?
آیا فکر میکنید این تعداد به یک میلیارد کاهش پیدا میکند؟

and stress, worry, anger all decrease with age.
و استرس، نگرانی و خشم ، همه با افزایش سن، کاهش می یافت. و استرس، نگرانی و خشم ، همه با افزایش سن، کاهش می یافت.

and in some cases, oxytocin can even decrease cooperation.
ودربرخی موارد میتونه باعث کاهش حس همکاری بشه.

certain other infections, however, may decrease the risk.
با این حال برخی از عفونت‌های دیگر ممکن است خطر ابتلا را کاهش دهند.

in time, its efficacy will greatly decrease as it dries up
در این شرایط، وقتی که خشک میشه تاثیر و سودمندیش به طور قابل توجهی کاهش می یابد