Je was op zoek naar: dumping (Engels - Perzisch)

dumping
ارزان‌فروشی

dumping .
روبرداري .

dumping sky image
تخلیۀ تصویر آسمان

dumping me you didnt .
ترکم ميکني تو نميخواستي .

are you dumping me again .
تو ميخواي دوباره منو ترد کني .

it was just like a big , huge dumping .
يه حلتي مثل يك ول كردن محقرآميز .

sorry , sorry . no dumping in the lake .
متأسفم ، متأسفم . آشغال ريزي تو درياچه نباشه .

then why the hell are you dumping my brother?
پس چه مرگته که از برادر من دوري مي‌کني؟

youve had pienty of experience dumping giris .
تو در دک کردن دخترها . تجربه زيادي داري .

well , it was your fault for dumping me for three hours .
خب اين تقصير توئه که سه ساعت بهم حال دادي .

the biggest news is still you dumping barry at the altar.
هنوزم مهم ترين خبر اينه که تو بري رو توي حجله قال گذاشتي

last thing i remember , i was dumping ferguson in the trunk .
آخرين چيزي که يادمم اينه که داشتم فرگوسنو از تو صندوق عقب ماشين بيرون ميآوردم .

after 15 years of loyal service , were dumping bob whatshisname , .
، بعد از 15 سال کار صادقانه ما داريم آقاي باب را کنار ميذاريم .

no more dumping in the lake . i hereby declare a state of emergency .
بنابراين من وضعيت را اضطراري اعلان ميکنم .

at the time , stillson thought that dumping our position would panic the market .
در حال حاضر ، استيشون فکر مي‌کنه تنزل موقعيت ما توي بازار وحشت ايجاد مي‌کنه .

they moved the tanker lanes 40 kilometers farther off shore, and people are not doing as much illegal dumping.
آنها راه تانکرهایشان را عوض کردند 40 کیلومتردورتر از ساحل ومردم دیگر تخلیه غیرمجاز انجام ندادند

we have laws, and we can't have illegal dumping; it's against the law."
ماقانون داریم ومااجازه تخلیه غیر مجاز نمی دهیم این برخلاف قانون ماست.

this is our issue, because we collect these compounds our entire life and then we end up dumping it and dumping them into our unborn children.
این مشگل ماست، چون ما تمام عمراین ترکیبات را در خودمان جمع آوری میکنیم و سپس آنها را بر روی کودکان متولد نشده مان میریزیم. و سپس آنها را بر روی کودکان متولد نشده مان میریزیم.

==overview==a standard technical definition of dumping is the act of charging a lower price for the like goods in a foreign market than one charges for the same good in a domestic market for consumption in the home market of the exporter.
دامپینگ مستمر یا دائمی ناشی از تمایل یک انحصار گر داخلی برای حداکثر نمودن سود خود با فروش کالا به قیمتی بالا در بازار داخلی که فاقد محدودیتهای تجاری یا هزینه‌های حمل و نقل است نسبت به قیمت خارجی که تحت تاثیر رقبای قدرتمند خارجی است.