Je was op zoek naar: extravagant (Engels - Perzisch)

extravagant .
گزافگر .

do i look extravagant .
من شكل ولخرجام .

to support their extravagant lifestyles .
تا به زندگي پرخرجشون برسن .

and obey not the command of the extravagant.
«و کار و فرمان افراط‌گران را پیروی مکنید.»

how extravagant you are , throwing away women .
چقدر نعت زوالي که يک زن را از خودت ميروني .

and do not obey the bidding of the extravagant,
«و کار و فرمان افراط‌گران را پیروی مکنید.»

gavel raps i mean , extravagant do i look extravagant .
يعني ميگم ؛ ولخرج آخه من شكل ولخرجام .

some of the more extravagant rumours about what my plans are .
چند تا از اون شایعات بی اساسی را که حول نقشه های من گفته شده .

particularly extravagant for a girls 15th birthday , dont you think .
واقعا واسه جشن تولد 15 سالگي يک دختر خيلي زياده نه .

from fir'awn; verily he was haughty and of the extravagant.
(ایشان را نجات دادیم) از فرعون. کسی که بر دیگران بزرگی می‌فروخت و ستمگری می‌نمود، و از زمره‌ی تبهکارانی بود که ظلم و فساد را از حدّ می‌گذرانند. [[«عَالِیاً»: متکبّر. برتری جوی متجاوز (نگا: یونس / 83، مؤمنون / 46، ص / 75).]]

from firon; surely he was haughty, (and) one of the extravagant.
(ایشان را نجات دادیم) از فرعون. کسی که بر دیگران بزرگی می‌فروخت و ستمگری می‌نمود، و از زمره‌ی تبهکارانی بود که ظلم و فساد را از حدّ می‌گذرانند. [[«عَالِیاً»: متکبّر. برتری جوی متجاوز (نگا: یونس / 83، مؤمنون / 46، ص / 75).]]