Je was op zoek naar: getting (Engels - Perzisch)

getting size
درحال دریافت اندازه

getting even.
. مي خوام تسويه حساب کنم

getting started
شروع شدن

but im getting .
ولي من دارم .

getting sms folders
گرفتن پوشه‌های پیام کوتاه

and getting stranger .
داره عجيب تر هم ميشه .

he getting down now. .
بفرماييد از لولهها درمياد خداي من .

error getting book view
خطا در گرفتن نمای کتابی

getting camera information...
در حال به دست آوردن اطلاعات دوربین...

pinky , you getting this .
پينکي اوضاع چطوره .

l�m getting drunkfinally .
دارم مست ميشم .

getting message %d (%d%%)
در حال گرفتن پیغام %id (٪%id)

im never getting married .
من هيچوقت ازدواج نميكنم .

about me getting sunburned. .
که فکر کني ممکنه آفتاب زده بشم .

getting useful crash reports
دریافت اطلاعات مفید فروپاشی(انگلیسی)

youre getting lucky tonight .
تو امشب خیلی خوش شانسی .

hes smart . hes getting closer .
خيلي باهوشه و داره بهمون نزديک ميشه .

whoa . getting dizzy . oh , getting dizzy .
اوه ، گيج شدم گيج شدم .