Je was op zoek naar: hope for the best but prepare for the worst (Engels - Perzisch)

we must prepare for the worst .
ما بايد آماده ي بدترين شکست ممکن باشيم .

my number one rule is: hope for the best , plan for the worst . .
:قانون اول من اينه . اميد به بهترين وضعيت داشته باش ، براي بدترين حالت آماده باش .

but please help me prepare for the ceremony
اما لطفا به من کمک کنید برای جشن آماده شویم

we can make the best or the worst of it .
ميتونيم بهترين چيزا . يا بدترين چيزا را بسازيم .

i fell for the worst guy .
من عاشق بدترين مرد شدم .

also tell the other ladies to prepare for the day
همچنین به بانوان دیگر بگو برای آن روز آماده بشوند

now you prepare for the inevitable.
آماده میشی واسه چیزی که گریزی ازش نیست

and if the winter is warm then prepare for the plague
و اگر زمستان گرم باشد، پس باید برای طاعون آماده شد

its for the best .
به نحو احسنت .

how can we prepare for the future?
اون وقت چطور مي تونيم خودمون رو براي آينده تجحيز كنيم

for the best bottom .
به توافق نرسيده ايم .

being both the best and the worst your country has to offer .
بهترين و بدترين هديه اي که کشور تو داره .

a supervisor to prepare for the chinese envoys
ناظر برای آماده کردن مقدمات پذیرایی از نماینده های چینی احتیاج داریم

get ready for the best .
آماده بهترین مرگ باش .

lts for the best , lm sure .
قسمت اين بود ، من مطمئنم .

they were already for the best .
براي رسيدن به بهترينها زندگي ميكردند .

well , maybe thats for the best .
خوب شايد اون بهترينه .

so please prepare for the other royal family members, too
پس لطفا برای بقیه اعضای خانواده سلطنتی هم همینو آماده کنید

south africa: preparing for the worst · global voices
بلاگری از افریقای جنوبی که نظامی است در بلاگی به نام سربازی از آفریقا می نویسد.

measure of hope for the possibility of meaning .
از اميد براي امکان رسيدن . به مقصود .