Je was op zoek naar: i am going to tell your mother how silly yo... (Engels - Perzisch)

i am going to let you alone .
من تنهات ميذارم .

i am going to try and guide you
من ميخوام تورو در خاطرات

i am going to ask you some questions .
ميخوام از تو چند سئوال بپرسم .

i am going to believe you , harold .
من دارم به تو ايمان مي‌آورم هارولد .

i am going to put my arm around you .
ميخوام دستهام را دورت حلقه کنم .

the what no . i am going to stay with you .
چي نه من باهات ميمونم هري ، تو خيلي خوب از پسش براومدي .

i am going to dance now .
من ميرم برقصم .

i am going to bed . already .
من ميرم بخوابم به همين زودي .

and i am going to state them .
و مي‌خواهم بيان‌شان کنم .

and i am going to break this case .
و من اين معماي جنايي را حل ميکنم .

i am going to know that you it came back to the normal .
ميفهمم که ديگه معمولي شدي .

i am going to find him . the guards wont let you leave .
ميخوام پيداش کنم . نگهبانها به شما اجازه خروج نميدن .

i am going to chun an. come visit me.
من به چون آن ميرم. لطفا به ديدنم بياييد

i am going to kick his ass when i see him .
وقتي ديدمش ميخوام بزنم به پشتش .

i am going to prove that i am not guilty .
من ميخوام ثابت كنم كه بيگناهم .

i am going to tell that bastard that i want to go shopping in america .
ميخوام به اين عوضيا بگم که ميخوام براي خريد برم آمريکا .

a video . and i am going to provide for her , .
يک فيلم ، من ميخوام از اين به بعد سرپرستش باشم .

and i am going to bring faraway downs back to life .
و دارم فاراوي داون را دوباره به زندگي برميگردونم .

i dont know what the problem is . i am going to lose business .
من نميدونم مشکل از کجاست من دارم کارمو از دست ميدهم .

he said, 'i am going to my lord; he will guide me.
(او از این مهلکه بسلامت بیرون آمد) و گفت: «من به سوی پروردگارم می‌روم، او مرا هدایت خواهد کرد!