Je was op zoek naar: i dont' want to talk anymore (Engels - Perzisch)

i dont want to talk to you anymore .
نميخوام باهات ديگه صحبت كنم .

i dont want to see you anymore .
ديگه نميخوام ببينمت .

i dont want to talk more .
نميخوام بيشتر حرف بزنم .

i dont want to be angry anymore .
ديگه نميخوام عصباني باشم .

i dont want to .
من نميخواستم ا .

i dont even want to talk to you about it anymore .
من اصلا نميخوام در مورد هيچ چيزي با تو صحبت كنم .

but i dont want to .
من بهشون احتياجي ندارم . بپوششون .

no , i dont want to .
نه ، نميخوام .

people dont want to suffer anymore .
مردم بيشتر از اين نميخوان رنج بکشن .

i dont want anything from you anymore. .
ديگه هيچي ازت نميخوام .

come on . i dont want to .
يالا ديگه من نميام .

from now on i dont want anymore police .
از اين به بعد نزديک پليسيم نميشي .

i dont want to talk about it . why not .
نميخوام راجع بهش حرف بزنم چرا نه .

i dont want to be adored .
من نميخوام پرستيده بشم .

i dont want to talk about what its made of .
بهتره بدوني . ميدوني اين از چي ساخته شده .

bro , i dont want to do this anymore . i want to come home .
رفيق . ديگه نميخوام ادامه بدم ميخوام برم خونه .

okay , okay , stop . i dont want to .
خوب ، خوب صبر کن من نميخوام .

i dont want to embarrass you guys .
نميخوام شرمنده بشم .

do something . i dont want to go .
يك كاري بكنيد من نمي‌خوام برم اون‌جا .

enough . i dont want to hear anymore about people hoarding intel .
کافيه . ديگه نميخوام از اطلاعات . پنهان شده صحبتي بشه .