Je was op zoek naar: i haven’t figured out (Engels - Perzisch)

you guys figured out...
... شما يه چيزايي فهميديد

well, we still haven't figured out how the food affected him...
بله، ما هنوز نفهمیدیم که غذاها ...چگونه بر ایشان تأثیر میگذارند

you know what i figured out today what .
تو ميدوني امروز من چي دريافت كردم چي .

okay , i think i have this figured out .
باشه ، من فکر ميکنم که فهميدم .

he figured out the system.
طرز کار سیستم رو یاد گرفت.

and i figured out how to kill harold crick .
و فهميدم كه چطوري هارولد كريك را بكشم .

and i'll bet he's already figured out
و من شرط می بندم که تا حالا راهش رو هم پیدا کرده که چی کار می خواد بکنه.‏

i'll have the place figured out in no time.
خيلي زود منطقه رو شناسايي ميکنم

i thought you had this all figured out by now , dani .
من فکر ميکردم تو خيلي حساب شده تر کار کني دني .

because he had figured out a way...
چون فهميده بود که راهي هست که شرايط رو تغيير بديم

hey , have you figured out the code yet .
هي ، تونستي كد را پيدا كني .

i don't know about you, but i haven't quite figured out exactly what technology means in my life.
من درباره شما چيزی نمی دانم، ولی واقعا بطور کامل نفهميده ام که معنی تکنولوژی در زندگی من چيست؟

i was going to be a wrestler. i had it all figured out.
من می خواستم یک کُشتی گیر بشوم. حساب همه جا را هم کرده بودم.

and we finally figured out how to do it.
و ما سرانجام دریافتبم که چگونه این کار را انجام دهیم.

havent you figured out why you cant kill people .
تو تصور نکردي که چرا نميتوني مردم را بکشي .

sounds like you've got it all figured out.
يه جور حرف مي زني انگار همه چيز رو براي خودت حدس زدي

i was trying to find you to tell you i figured out who was behind all this .
داشتم دنبالتون ميگشتم تا بهتون بگم فهميدم که کي پشت همه قضاياست .

ive figured out a way to get you out of this airport .
ما يك راهي پيدا كرديم تا شما بتونين از اين فرودگاه خارج بشين .

i cant be sure . but unless he has figured out how to be in two places at once .
مطمئن نيستم . ولي اون چطوري ميتونه در يک زمان در دو محل باشه .

everything was figured out and now everything's like. . . .
همه چيز از پيش معلوم بود …و اما حالا همه چيز