Je was op zoek naar: i want more but there's no more (Engels - Perzisch)

but there's no major difference.
اما تفاوت عمده ای وجود ندارد

i want more .
چيزهاي جديدتري ميخوام .

so there's no more signal for us to tell us to stop.
و دیگر هیچ نشانه ای وجود ندارد که ما را از زیاده روی در استفاده از انرژی باز دارد.

but there's no evidence of a sexual division of labor.
اما هیچ مدرکی وجود ندارد که از تقسیم کار جنسیتی میان آنان حکایت کند.

i want more . me , too .
خيلي زياد ميخوام منم همچنين .

i wish i read more , but there seem to be so many other things to do .
منم آرزو ميکنم بيشتر از اينا بخونم ولي به نظر ميرسه کاراي زياد ديگه اي براي انجام دادن وجود داره .

the ottoman empire's not that far from europe, but there's no scientific revolution there.
امپراتوری عثمانی آنقدرها هم از اروپا دور نیست، اما هیچ انقلاب علمی در آنجا وجود ندارد.

please note it's a museum specimen, but there's no chance you'll get the avian flu.
لطفا توجه داشته باشید که این یک نمونه موزه است. اما هیچ شانسی وجود نداره که آنفولانزای مرغی بگیرید.

there's a diagram like this for your brain, but there's no way it would fit on this slide.
یک نمودار شبیه این برای مغز شما هم وجود دارد، اما به هیچ طریقی ممکن نیست در این صفحه بگنجد.

a lot of data. but there's no theory. there's a little, wimpy box on top there.
مقدار زیادی داده. ولی هیچ‌گونه نظریه‌ای نیست. آن جعبه کوچک، فسقلی، در آن بالا هست.

but theres no question .
ترديدي نيست .

so for example, i'm making images of you, but there's no physiological bond between the images i have of you as an audience and my brain.
برای مثال، من از شما تصاویری رو میسازم، ولی رابطه فیزیولوژیکی ای بین تصاویری که من از شما به عنوان حاضرین دارم ولی رابطه فیزیولوژیکی ای بین تصاویری که من از شما به عنوان حاضرین دارم و مغز من وجود نداره.

but there is something i want to tell you before i die,
اما چیزی هست که قبل از مرگ باید به تو بگویم

and now theres no more pretending .
و حالا ديگه هيچ ادعايي ندارم .

this is due to greater productivity, but the economist says, "but there's no way you're going to be able to keep up with that.
این به سبب بهره وری بیشتر است، ولی اقتصاددانان میگویند، «اما هیچ راهی وجود ندارد که شما قادر به ادامه به آن باشید.»

no more hiding who i want to be .
پنهان کردن کسي که ميخواهم باشم کافيست .

i love you , but theres no way theyre gonna let me cast this thing .
من دوستت دارم . ولي امکان نداره اونا بذارن کسي را انتخاب کنم .

so theres no more working around password .
و ديگه احتياج نيست روي كلمه عبورش كار كرد .

but there's tomatoes that end up in a soup, and as long as they meet the requirements of the food agency, there can be all kinds of things in there, no problem.
ولی‌ گوجه‌هایی‌ هم هستند که وارد سوپ میشند. و تا‌زمانی‌ که الزامات سازمانهای غذایی رو برآورده میکنن، میتونه هرچیزی هم داخل اونها باشه و تا‌زمانی‌ که الزامات سازمانهای غذایی رو برآورده میکنن، میتونه هرچیزی هم داخل اونها باشه و تا‌زمانی‌ که الزامات سازمانهای غذایی رو برآورده میکنن، میتونه هرچیزی هم داخل اونها باشه مشکلی‌ نداره.

and we can aggregate them together and make literally thousands and thousands of really big nano-molecular molecules the same size of dna and proteins, but there's no carbon in sight.
می تونیم اون ها رو با هم بیامیزیم و هزاران هزار مولکول نانو-مولکولی واقعی در اندازه های dna و پروتیین ها بسازیم، ولی هیچ کربنی دیده نمی شه.