Je was op zoek naar: inconceivable (Engels - Perzisch)

inconceivable .
تصور نکردني .

that's inconceivable, of course.
البته این تصورکردنی نیست.

it makes failure invisible, inconceivable and inevitable.
و اين باعث مي‌شود كه شکست غيرقابل رويت، غیر قابل باور و ناگزير باشد.

all the files are full of reports of inconceivable human suffering , .
اين پروندهها حاوي گزارشات وضع بيماران است .

she was offered a hysterectomy, but this is an inconceivable proposition for someone who wants to keep her pregnancy option.
به او پیشنهاد برداشتن رحم شده بود، اما این پیشنهاد غیر قابل تصوری است برای کسی که میخواهد امکان باردار شدنش را نگه دارد. اما این پیشنهاد غیر قابل تصوری است برای کسی که میخواهد امکان باردار شدنش را نگه دارد.