Je was op zoek naar: indication (Engels - Perzisch)

indication .
اشعار .

startup indication timeout:
& راه‌اندازی اتمام وقت نشانه: ‌

but to others , theyre an indication .
اما براي بقيه اونا يك نشونه هستن .

just give some indication if it's right.
اگر جواب درست را گفتم فقط یک علامت بدهید.

weve got no indication anyones come under any harm .
ما هيچ نشونه اي پيدا نکرديم که کسي زخمي شده باشه .

it was sure an indication of late stage of beriberi
بطور حتم، آن آخرین علائم بیماری بری بری است

is surely an indication of the emergence of a new hero.
.مسلما علامت ظهور يك قهرمان جديده

no , the mes report showed no indication of rape stuff .
نه گزارش پليس نشون داده که بهش تجاوز نشده بود .

there is perhaps an indication at the office of the queen .
اونجا شايد يک نشان از دفتر ملکه باشه .

there is every indication that these afflictions have existed and have .
بيانگر اينه که اين ضايعات به مرور زمان .

because l wake up screaming . l think thats a pretty good indication .
چونکه با جيغ بيدار ميشم فکر ميکنم اين نشانه قوي باشه واسه اينکه من خواب بد ديدم .

), this is an indication that the second language is a classical language.
جرج هارت زبان‌شناس دانشگاه برکلی کالیفرنیا می‌نویسد: «زبان کلاسیک باید باستانی باشد.

did the files give any indication of who he might've been working for?
پرونده ها مشخص کردن که اون - براي کي داشته کار مي کرده؟

the fact that the six c-c bonds are equidistant is one indication of this delocalization.
اینکه فاصله پیوندهای c-c در بنزن برابرست نیز نتیجه این الکترون‌های نامتمرکز است.

there is no indication how the direction of turning of the operation and variable cards is specified.
"هیچ نشانه‌ای از اینکه چگونه تبدیل عملیات‌ها و کارت‌های متغیر مشخص شده‌اند وجود ندارد.

this is normally seen as an indication that planck mass is the lower limit on the mass of a black hole.
:formula_2برای مثال توان "تابش هاوکینگ" برای یک سیاه‌چاله با جرم خورشید ۲۸-۱۰ وات است.

however, this source gives a relative indication of the size of the spiritist communities within each country.
however, this source gives a relative indication of the size of the spiritist communities within each country.

actually, one indication is that little boy on my husband's shoulders has just graduated from high school.
نشانه اش هم اين است که آن پسر کوچولویی که روی شانه های شوهرم هست به تازکی از دبيرستان فارغ التحصيل شده.

* the real estate market is a good indication of the values as it is relatively efficient in responding to information.
* بازار املاک و مستغلات اشاره خوبی به مقادیر دارد، همچنان که در پاسخگویی به اطلاعات نیز نسبتاً سودمند است.

an fbc is one of the most common tests performed, and we hope this will give an approximate indication of overall numbers of blood tests performed.
fbc یکی از رایج‌ترین آزمایش‌های انجام‌ شده بوده و امیدواریم که بطور تقریبی نشان‌دهنده تعداد کل آزمایش خون‌های گرفته شده باشد.