Je was op zoek naar: it is uncomfortable (Engels - Perzisch)

it is .
دختر هايه جيگري .

it is!
درسته

and it is.
و البته غیر معمول نیز هست.

it is over. .
ديگه تمام شد .

already it is .
ميدونم مولدر .

it is . it is .
آره آره .

it is! it is!
همينطوره

my heart is uncomfortable with the idea of sending you to travel on the ocean.
قلب من با ايده فرستادن شما به سفر روي اقيانوس ناراحت است

patient capital is uncomfortable for people searching for simple solutions, easy categories, because we don't see profit as a blunt instrument.
سرمايه صبور براي كساني كه به دنبال راه‌حل‌هاي ساده، و مقولات آسان مي‌گردند، كار راحتي نيست، زيرا ما سود را يك ابزار نمي‌بينيم.