Je was op zoek naar: linked (Engels - Perzisch)

linked
لینک

linked .
پيوند يافته .

linked contacts
آشناهای پیوند شده

doubly linked .
با پيوند مضاعف .

linked objects:
اشیای پیوندشده:

linked to what evil .
ارتباط به چي شيطان .

this image is linked
اين تصوير مربوط به دومين دوره

linked style sheet:
صفحه‌سبک پیوندی:

text describing the linked resource
متن ، منبع پیوند را شرح می‌دهد

fuck you our fates are linked .
لعنت به تو . ما متحد هستيم .

so, linked data -- it's huge.
بنابراین، داده های مرتبط - بسیار بزرگ و کلان است

that's how linked data works.
این چگونگی کار داده های مرتبط است

we need to do that with linked data.
برای انجام این کارما نیازمندیم با داده های مرتبط کار کنیم

and others linked together in chains,
تا [وحشيان‌] ديگر را كه جفت جفت با زنجيرها به هم بسته بودند [تحت فرمانش درآورديم‌].

this branch is not linked from any release
این شاخه به هیچ انتشاری پیوند نشده است

and that is what linked data is all about.
و این همان چیزی است که داده های مرتبط در رابطه با آن است

both murders are closely linked with the hospital .
هر دو قتل ارتباط نزديکي با بيمارستان داشتند .

and i hope that they will put it up as linked data.
و من امیدوارم که آنها آن را به صورت داده های مرتبط قرار دهند

some of you have this. and it's sex-linked.
برخي از شماها اين رو داريد. و آن به جنسيت مربوط است.

and hiv is actually particularly closely linked to transit.
و اچ آی وی در واقع به ویژه خیلی به حمل و نقل مرتبط است.