Je was op zoek naar: market (Engels - Perzisch)

market
بازار

market .
محل داد وستد .

bond market
بازار اوراق قرضه

capital market
بازار سرمایه

at the market...
در بازار...

soldiers 'market
constellation name (optional)

market (place)
بازار روز

market interest rate
اینترنت

just at the market...
توي بازار ...

foreign exchange market
فارکس

every market we pass,
هر کاري که ما ميکنم

it’s a tiny market.
ارمنستان بازار کوچکی است .

what? from market office?
چي؟بازار؟

definitions of market segmentation
همانطور که توسط کانینگهام و turnbull (1982) استدلال می شود ، در بین شرکت ها ممکن است مجموعه ای پیچیده از ارتباطات بین افراد مختلف از بخش های مختلف (بازاریابی ، فروش ، اداره ، خرید) وجود داشته باشد.

- where? - to the market.
- به كجا؟- به بازار

- the market, you mean? - yes.
- منظورت بازاره؟- بله

a slave market in yangzhou.
در بازار برده یانگزو فروخته میشن

one idea, one world, one market.
یک ایده، یک جهان، یک بازار.

venice city beach , market street .
شهر ساحليه ونيس ، خيابان بازار .

hows the stock market up , up , up .
مظنّه بازار بورس چطوره . بالا ، بالا ، بالا .