Je was op zoek naar: mortgage (Engels - Perzisch)

mortgage .
رهن .

mortgage loan
وام مسکن

and you know , a monthly mortgage payment .
و تو ميدوني يک پرداخت رهني ماهانه .

think enron, madoff, the mortgage crisis.
به اِنرون ، مادوف ، بحران وام مسکن فکر کنید.

i pay the mortgage on this house! and you won't...
رهن اين خونه رو من دادم . تو نمي توني

and then they match her mortgage to what she paid in rent for her little shanty.
و آن ها آن رهن را جای پولی که او برای کلبه ی کوچکش می پرداخت گرفتند.

linda , look at us . we are married , we got a house , a mortgage , two kids .
ليندا ، به من نگاه کن . ما ازدواج کرديم يک خانه داريم بيمه و کار و دوتابچه .

he was convicted of mortgage and credit card fraud, and he will be released from wormwood scrubs jail in london in 2012.
او به جرم تقلب در رهن و کارتهای اعتباری محکوم شد، و از زندان "وُرم وود اسکرابس "در لندن سال 2012 آزاد خواهد شد.

so she has to give 10 percent of the mortgage -- of the total value, or about 400 dollars in savings.
و او باید 10% کل رهن را پرداخت کند-- یا به عبارتی 400 دلار پس اندازش را.

his open letter to my friends on the left in september 2008 was a widely read libertarian analysis of the mortgage crisis and has been translated into five languages.
نامه سرگشاده او با عنوان "نامه سرگشاده به دوستان چپگرایم" که سپتامبر ۲۰۰۸ منتشر شد به عنوان یک تحلیل لیبرتارینیستی از بحران مالی وسیعا خوانده شده و دست کم به پنج زبان برگردانده شد.

and that's 70 percent of the united states stock market, 70 percent of the operating system formerly known as your pension, your mortgage.
و 70 در صد از بازار سهام ایالات متحده است 70 درصد از سیستم های عملیاتی سابقا بعنوان حقوق بازنشستگی شما شناخته می شد، قسط شما.

but at that point, i would probably already have the lowest possible mortgage and the most enlarged possible penis -- so i would outlaw spam on my first day in office.
اما اون موقع ، احتمالا من پائین ترین نرخ وام ممکنه و بزرگترین آلت تناسلی ممکنه را داشتم اما اون موقع ، احتمالا من پائین ترین نرخ وام ممکنه و بزرگترین آلت تناسلی ممکنه را داشتم اما اون موقع ، احتمالا من پائین ترین نرخ وام ممکنه و بزرگترین آلت تناسلی ممکنه را داشتم اینطوری من spam را در اولین روز کاریم ، ممنوع می کردم.

so, huge things in construction, real estate, mortgage markets. financial services: we had 89 banks. too many not doing their real business.
بنابراین چیزهای بزرگی در ساخمان سازی، املاک بازارهای رهن. خدمات مالی: ما 89 بانک داشتیم. بیشتر آنها کار خود را انجام نمی دادند.

the bailout of fannie mae and freddie mac, which insure mortgages, totals $135 billion by october 2010, and could be much higher, depending on the future of the housing and mortgage markets.
هزینه نجات مالی fannie mae و freddie mac که وام‌های رهنی را بیمه و تضمین کرده بودند، تا اکتبر ۲۰۱۰ در کل بالغ بر ۱۳۵ میلیارد دلار شد و بسته به آینده بازارهای وام‌های رهنی و مسکونی می‌تواند بسیار سنگین تر نیز بشود.