Je was op zoek naar: natalenka: i want to tell (Engels - Perzisch)

i want to .
خودم خواستم .

i want to tell you something .
من ميخوام يک چيزيو بهت بگم .

i want to go
من میخوام برم

i want to come.
. منم مي خوام بيام

(i want to hurt.
(i want to hurt.

today i want to tell you why.
امروز می خوام بگم چرا.

neo , i want to tell you something .
نيو مي‌خوام يک چيزي را بهت بگم .

because i want to.
چون دلم مي خواد

what i want is for you to tell me
نوشیدنی می خوای؟

and i want to tell you that story.
و من می‌خواهم داستان آن را برایتان تعریف کنم.

ahmad , i want to tell you something .
احمد ، مي خوام يک نصيحتي بهت بکنم بگو .

a story that i desperately want to tell .
و داستاني که من ميخوام بي صبرانه اونو بگم .

and i want to tell you how this gun can help.
و می خوام به شما بگم این تفنگ چطور میتونه کمک کنه.

anything you want to tell me .
چيزي نميخواي بهم بگي .

anything you want to tell me?
چيزي هست که بخواي به من بگي ؟

i want you to tell me anything i can ever do .
ميخوام بهت بگم من هر کاري ميتونم بکنم .

doris didnt want to tell me .
دوريس نميخواست بهم بگه .

then tell me what i want to know!
پس چيزي رو که ميخوام بگو

i suppose you want to tell me whats this all about .
فكر كردم كه الان بهم ميگي كه اينها . به چه درد ميخوره .

and for this one, i want to tell you a quick story.
و برای این می خوام یه داستان بگم.