Je was op zoek naar: naughty (Engels - Perzisch)

naughty .
بدذات .

naughty!
شيطون

you naughty girl
تو براي من دختر شيطون و با نمكي هستي

naughty naughty .
بدذات بدذات .

you naughty girl!
تو دختر بدي هستي

that's naughty.
اين از اون حرفهاي شيطاني بود

how naughty you are.
تو چقدر تخس هستی

youre a naughty girl .
تو دختر خودسري هستي .

perhaps something very naughty.
شايد به يك چيز شيطنت‌بار!

go to your naughty mat , dick .
گورتو گم کن ديگه ، کير .

or he did something very naughty .
و شايد هم يک شخص شيطانى .

lll take that as naughty . naughty .
من اونو بعنوان يک شيطوني ميگيرم شيطون .

but naughty list people have more fun .
ولي مردمي كه تو ليست شيطان هستن خيلي كيف ميكنن .

it's less naughty than it sounds.
آن به آن مرموزي هم كه به نظر مي‌رسد نيست.

i never said they were naughty pictures .
منم نگفتم عکس هاي زشتن .

l want to know . are you naughty or nice .
ميخوام بدونم . تو شيطوني يا خوشگلي .

honey,attractive,yummy,ambitious,naughty
عسل، جذاب، جالب، جاه طلب، شیطان

what a naughty bear . arthur holmwood , esquire .
خرس لعنتي آقاي آرتور هلم‌وود .

give the naughty monkey a title and let him go .
به ميمون سرکش يک لقب بدهيد و اجازه بدهيد برود .

yeah , you know , just trying to even out my naughty bits .
آره ، فقط داشتم حموم آفتاب ميگرفتم .