Je was op zoek naar: poured (Engels - Perzisch)

and water poured out
و [كنار] آبشارها

and then poured into the mold
و بعد به داخل قالب ميريزه

we poured down rain abundantly,
به تحقيق ما آب فراوانى [از آسمان‌] فرو ريختيم

when the seas are poured forth,
و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود،

i poured you some beer . thanks .
واست آبجو ريختم . لطف کردي .

just his mind poured out on paper .
تمام افكارش را روي اين كاغذها منعكس كرده .

how we poured down water in torrents,
به تحقيق ما آب فراوانى [از آسمان‌] فرو ريختيم

she poured herself into a seamless dress .
بعد يک لباس يک تيکه پوشيد .

so your lord poured on them lashes of punishment.
[تا آنكه‌] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت،

jang-geum poured water over me all of sudden
یانگوم همۀ آب رو روی من خالی کرد

so your lord poured a scourge of punishment over them.
[تا آنكه‌] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت،

and into this ring he poured his cruelty , his malice .
و در اين حلقه تمامي بيرحمي باطني اش .

legion upon legion poured out of the five elements mountain .
نيروهائي را برعليه نيروهائي که بيرون از پنج کوهستان بودند روانه کرد .