Je was op zoek naar: ridicule (Engels - Perzisch)

ridicule
مسخره

and then are fit for ridicule.
پس برای مسخره شدن مناسبند.

the people will ridicule buyeo.
مردمي که مي خواستند بوبيو را دست بندازند.

but you wonder, and they ridicule.
امّا تو (آن قدر مسأله‌ی معاد را مسلّم و واضح می‌بینی که از ناباوری ایشان) تعجّب می‌کنی، و ایشان (آن قدر مسأله‌ی معاد را محال و ناممکن می‌دانند که هم تو و هم معاد را) مسخره می‌کنند. [[«عَجِبْتَ وَ یَسْخَرُونَ»: تو در پرتو دلائل بیشمار، بر قدرت خدای متعال برای ایجاد معاد، در شگفتی، و ایشان معاد را مسخره می‌دانند و صحبت تو درباره معاد و شگفت تو از کارشان را به تمسخر می‌گیرند.]]

and when they see a sign, they ridicule
و چون معجزه ای را می بینند به شدت مسخره می کنند [و دیگران را هم به مسخره وامی دارند،]

and whenever they see some sign, they ridicule it,
و هر گاه معجزه‌ای (از معجزات) یا دلیلی (از دلائل دالّ بر قدرت خدا) را ببینند، (نه تنها خود به تمسخر می‌پردازند، بلکه) دیگران را به مسخره کردن فرا می‌خوانند. [[«آیَةً»: دلیل و برهان. معجزه. «یَسْتَسْخِرُونَ»: دیگران را به مسخره کردن دعوت می‌کنند. در سخریّه مبالغه و زیاده‌روی می‌کنند.]]

indeed you wonder, while they engage in ridicule,
امّا تو (آن قدر مسأله‌ی معاد را مسلّم و واضح می‌بینی که از ناباوری ایشان) تعجّب می‌کنی، و ایشان (آن قدر مسأله‌ی معاد را محال و ناممکن می‌دانند که هم تو و هم معاد را) مسخره می‌کنند. [[«عَجِبْتَ وَ یَسْخَرُونَ»: تو در پرتو دلائل بیشمار، بر قدرت خدای متعال برای ایجاد معاد، در شگفتی، و ایشان معاد را مسخره می‌دانند و صحبت تو درباره معاد و شگفت تو از کارشان را به تمسخر می‌گیرند.]]

do you dare to ridicule us youd better not do that , sumako .
چطور جرات ميکني ما را مسخره کني بهتر بود اين کارو نميکردي .

clearly my family are seeing who can expose themselves to the most ridicule .
خوانواده من دارند نگاه ميکنند که کي يا خودشونو در معرض تمسخر بيشتري قرار ميدند .

alas for human beings! they ridicule every messenger that comes to them.
افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند!

you become a figure of fun. there's no trust anymore, only ridicule.
شما یک قیافه خنده دار میشی.دیگه اعتمادی دربین نیست، فقط تمسخره.

is it [because] we took them in ridicule, or has [our] vision turned away from them?"
آیا آنان را به ریشخند گرفته‌ایم، یا چشمها[مان‌] بر ایشان نمی‌افتد؟

it is god who ridicules them, and leaves them bewildered in their transgression.
خدا [است كه‌] ريشخندشان مى‌كند، و آنان را در طغيانشان فرو مى‌گذارد تا سرگردان شوند.