Je was op zoek naar: robot (Engels - Perzisch)

robot
ربات

robot .
آدم ماشيني .

robot kill
description

robot bitch .
ربات جنده .

help crazy robot .
كمك اون روبوت ديوونه شده .

you go to robot city .
برو به شهر روبات .

it's just a robot.
حالا، خجالت نکشید، این فقط یک روباته. احساس نداره... فعلا.

ash is a goddamn robot .
اش يک رباطه بيولوژيکه .

but with the robot, you can.
اما در باره روباتها ، شما می توانید چنین بررسی هایی را انجام دهید.

concern for the common robot .
نگراني درباره ي روبات معمولي .

well , youre the robot shrink .
تو زبونشون را بهتر ميفهمي .

a robot that flies like a bird
یک روبات که مانند یک پرنده پرواز می کند

can a robot write a symphony .
يک رباط ميتونه يک سمفونه بنويسه .

when did you make the rules , robot .
از کي تو قانون وضع ميکني رباط .

japan: robot cat · global voices
ژاپن: گربه های مصنوعی با احساس

credit cards, robot vacuum cleaners.
و همچنین برای کارت های اعتباری و جاروبرقی های روباتیک.

really theres a robot named goliath .
واقعا جالوت اسم يک روباته .

not a robot . a cyborg cybernetic organism .
نه يک روبات .

come on , bombdisarming robot . youre our last hope .
، زود باش ربات ، خنثي کننده تو آخرين اميد ما هستي .

gasket , youre a sick , twisted , evil robot .
گاسکت ، تو يک رواني هستي يک روباتي که مضر ساخته شده .