Je was op zoek naar: sewing (Engels - Perzisch)

sewing
دوزندگی

sewing .
دوزندگي .

sewing needle
سوزن

a sewing machine .
يه چرخ خياطي .

she was sewing something
او چيز هايي هم ميدوخت

since i lack sewing skills.
آخه خياطي من ضعيفه

it was something like tapestry , sewing .
يا يک چيزي شبيه مليله دوزي و دوردوزي .

careless with the sewing scissors , were you .
بي احتياطي با قيچي خياطي .

they're my friends from the sewing house
آنها دوستان من از خیاط خانه هستند

i'm embarrassed by my poor sewing skills.
من از ضعفم در دوختن لباس شرمندم

i checked the court lady of the sewing house...
...من یک بانوی دربار از خیاط خانه را معاینه کردم

the new brides coming in now are from the sewing houses
بانوان جدیدی که هم اکنون از خیاط خانه می آیند

that looks something like a green sewing machine on legs .
شبيه يک چرخخياطي سبز بدقواره روي چارپايه .

of royal attendant ladies, and of the sewing ladies, too
بانوان خدمتکار سلطنتی و بانوان خیاط دیدن میکنم

miss cooper , i never been to sewing lessons all them times .
خانم کوپر من اصلا توي اين همه مدت نرفتم کلاس دوزندگي .

this means not only the kitchens, but sewing houses, other depts...
یعنی نه فقط آشپزخانه ها ...بلکه خیاط خانه و دیگر قسمت ها

tell me why you did this. why would a sewing girl steal the flour?!
بگو چرا این کارو کردی ؟ یک دختر خیاط چرا باید آرد بدزده ؟

begum worked on the building's second floor as a sewing operator.
بگوم در طبقه ی دوم ساختمان و به عنوان خیاط کار می کرد.

sewing is the craft of fastening or attaching objects using stitches made with a needle and thread.
دوزندگی صنعت و هنر پیوست یا پیوند اشیاء با استفاده از بخیه ساخته شده با سوزن و نخ است.

in the house's living room there is a sewing workshop, where the adults work very long days.
جایی که در یک خانه چند طبقه قدیمی در یک اتاق و در کنار خانواده‌های دیگر اهل بولیوی زندگی و کار می‌کرد.