Je was op zoek naar: the country deos not developing (Engels - Perzisch)

the country.
کشور چين

throughout the country
تمام کشور از این موضوع با خبر میشد

the country was his .
كشور مال اون بود .

since i know the country , why not .
و من هم اين کشور را خوب ميشناسم ، چرا که نه .

how i hate the country .
چقدر از حومه شهر متنفرم .

god , i hate the country .
خداي من ، من از سرما نفرت دارم .

narration: "the country."
گوینده : روستا

half the country is illiterate .
نصف ملت بيسوادن .

a carefree life in the country .
يك زندگي بي دغدغه در حومه شهر .

around the country 23 years ago,
اطراف شهر 23 سال پيشو يادت مياد

from small towns , from the country .
از شهر هاي کوچک و حومهها .

it's happening all over the country.
در تمام كشور هستند

across the western part of the country...
...باعث گرمي هوا

a quiet secluded life in the country , .
يك زندگي كاملا ساكت و منزوي تو يك گوشه اي كشور .

a conspiracy aimed at destabilizing the country .
توطئه اي ايجاد بي ثباتي در کشور و صدمه زدن به فرايند دموکراتيک .

instead, the country began to be islamicised.
به جای آن، شروع به اسلامی کردن کشور کردند.

in random deposit boxes around the country?
بصورت اتفاقي تو سراسر کشور قايم کردي؟

similar protests spread quickly all over the country.
به سرعت اعتراضاتی مشابه در سراسر کشور آغاز شد.

other places around the country had similar rooms.
جاهای دیگری در کشور، سالنهای مشابهی وجود داشت

it is the country's most sparsely populated county.
شهرستان اوتنا یکی از شهرستان‌های کشور لیتوانی است.