Je was op zoek naar: time of day patterns (Engels - Perzisch)

end time of working day
پایان زمان روز کاری

start time of working day
آغاز زمان روز کاری

the end time of the working day.
پایان زمان روز کاری.

time of moon rise
زمان طلوع ماه

that wouldnt give you the time of day .
اونا به تو هرگز وقت نمي‌دادند .

the time of my life .
زمان زندگي من .

“until the time of the known day.”
«تا روز وقت معلوم» [:قیامت مرگ].

whats all this coffee at this time of day .
چطور قهوه در اين ساعت از روز .

and never give him the time of day again!
و هيچ وقت به اون اجازه زندگي مجدد نده!

the time of the abductions .
دقيقا وقتي ناپديد شدن اتفاق افتاده .

at this time of night?
این وقت شب؟

time of death, 11.55.
زمان مرگ يازده و پنجاه و پنج دقيقه شب

a time of great degeneration .
زمان تباهي بزرگ .

at this time of the night?
این وقت شب؟

at this time of night deadline .
تو اين ساعت شب ضرب الاجله .

the men who resent my success wont give me the time of day .
مردهايي که از موفقيت من عصبانيند روزها منو تحويل نميگيرند .

this is a time of national crisis.
الان زمان بحران ملي است

present at the time of the attack , .
كسي كه حمله را ديده .

at the time of filming r.a.f.
این فرودگاه در کشور انگلستان قرار دارد .

hoiiday season , busiest time of the year .
، موقع تعطيلاته . و پرکارترين موقع سال .