Je was op zoek naar: unexpectedly (Engels - Perzisch)

program terminated unexpectedly
برنامه به صورت غیر منتظره پایان یافت

and then kill her unexpectedly .
و بعد بي هوا ميکشيدش .

it normally happens unexpectedly
این اتفاق غیرمنتظره، طبیعی بود

the debugger has quit unexpectedly.
@ info: status

the pppd daemon died unexpectedly!
شبح pppd به طور غیرمنتظره‌ای از بین رفت!

one week end i came home unexpectedly .
يه هفته بدون خبر اومدم خونه .

connection to server closed unexpectedly
اتصال به کارساز ، به طور غیرمنتظره‌ای بسته شد

lts the ones that catch you unexpectedly .
اون مسائلي که غافلگيرانه .

yes... the position was unoccupied unexpectedly...
بله... این سمت و مقام ... ناگهانی خالی شد

and temporarily, very unexpectedly, they dropped.
و به طور موقت، خیلی غیرمنتظره، ضعیفتر شدند.

we are sorry, %1 closed unexpectedly.
@ info

im afraid to be invited unexpectedly some day .
از اين ميترسم که يک روز غير منتظره دعوت شوم .

the process for the %1 protocol died unexpectedly.
فرآیند برای قرارداد% 1 یک دفعه تمام شد.

you can't be killed by bandits unexpectedly?
دزدان نمي تونن قافلگيرت كنندو بكشنت

her brother usually goes with her , but hes in county unexpectedly .
معمولا با برادرهاش اين كار را ميكرد . ولي اونها تو زندان بودن .

but what happened that year was the wind suddenly and unexpectedly picked up.
ولی اتفاقی که در آن سال افتاد این بود که باد به صورت ناگهانی و پیش بینی نشده شدت یافت ولی اتفاقی که در آن سال افتاد این بود که باد به صورت ناگهانی و پیش بینی نشده شدت یافت

oops! this site might have caused the web browser to close unexpectedly
اوه! این سایت ممکن است باعث شده باشد که مرورگر به طور غیرمنتظره خارج شود

the simulation revealed this phenomenon, somewhat unexpectedly for the authors of the lsa.
این شبیه سازی پدیده ای را آشکار کرد، مقدار کمی به طور غیرمفروضی برا نویسندگان lsa می باشند.

the program on your computer which provides access to the %1 protocol has unexpectedly terminated.
برنامۀ موجود در رایانه‌تان که دستیابی به قرارداد% 1 را فراهم می‌کند ، به طور غیرمنتظره‌ای پایان یافت.

a couple months ago , this was , and , and we just clicked . uh , very unexpectedly , but .
دو ماه پيش دوباره بهم رسيديم و اين خيلي برامون غير منتظره بود اما .