Je was op zoek naar: hygiène (Frans - Perzisch)

hygiène
بهداشت

par hygiène.
-من جاش هستم

nutrition, hygiène.
درمورد تغذيه، بهداشت.

pour l'hygiène.
يه سکس معمولي

bonjour l'hygiène.
اينجا بهداشتيه ؟

quel manque d'hygiène !
این کار بهداشتی نیست

"hygiène féminine poise".
اون يه کم نزديکه.

et, mon hygiène est impeccable.
و... بهداشت من بي عيب و نقصه.

département l'hygiène publique.
وزارت بهداشت

l'hygiène est totale, ici.
نه ، اينجا خيلي تميزه

bonne hygiène personnelle, pas fou.
يه آدم سالم منو تو خواب با خنجر نميزنه

appelle le service d'hygiène.
کلي آدم بايد بياد کمک تا تميزش کني.

bonjour l'hygiène, au marché !
کي اون مغازه رو ميخواد

le service hygiène et sécurité de la bbc
جلوی آدمای "اداره‌ی سلامت و امنیت" بی‌بی‌سی انجام بدی

l'inspecteur des services d'hygiène ?
اداره بهداشت؟

l'hygiène buccale compte, je suppose.
! فکر ميکنم بهداشت دهان مورد خيلي مهميه

de votre désordre, manque d'hygiène ?
يا به خاطر شلخته بودنت، يا اينکه بهداشت رو رعايت نمي کني... يا اين حقيقت که تو لباس هاي منو مي دزدي...

kurt gerstein, de l'institut d'hygiène.
.کورت گرشتين از موسسه بهداشت

j'étais première en courtoisie et en hygiène.
من تو اخلاق نمونه بدم.همينطور نظافت

- selon l'hygiène, il n'y a rien.
آژانس حفاظت محيط زيست ترتيب کار رو برامون داده، ميگن اونجا چيزي نيست.