Je was op zoek naar: rembourse (Frans - Perzisch)

je rembourse pas.
برگشت پولي در کار نيست

rembourse tony castelo.
برو پول کاستلو رو بده.

moi, je vous rembourse.
من پولت رو جبران ميکنم

la maison rembourse pas.
سياستي در کار نيست.

je te rembourse maintenant ?
حالا ازش چي ميخواي ؟

faudra que je te rembourse.
خوب ، فکر کنم من بايد سهم خودم رو بدم

je vous rembourse toujours, non ?
من همیشه پرداخت نمیکنم؟

on me rembourse l'hôtel?
معنيش اين ميشه که تو پول هتلم رو ميدي؟ -

otis ne rembourse plus son emprunt.
"اوتيس" ديگه قسط هاي بانکش رو نميداد

- pas pour qu'on les rembourse ?
-اميدوارم انتظار نداشته باشن که همه پس بديم

Ça rembourse un paquet de dettes.
خيلي از بدهي ها صاف شد

et on ne rembourse, disons, jamais.
و سیاست بازپرداختمون، از اون...

aujourd'hui, je rembourse ma dette.
امروز، قرضم رو ادا مي کنم.

et d'abord rembourse cette canaille
خیال کن که خدا در نقش ساحر خان اومده پیشت.

"satisfait ou remboursé."
نتيجه تضميني و از اين کسشعر