Je was op zoek naar: آزمودن (Perzisch - Engels)

آزمودن
testing

آزمودن .
essay .

آزمودن حسي
organoleptic analysis

آزمودن ارگانولپتيكي
organoleptic analysis

از نو آزمودن .
reexamine .

آزمودن قابلیتهای تلفن
testing phone capabilities

آزمودن كاركردي (تشخيص)
function testing (diagnosis)

اگه قصد آزمودن ما را داره ، ميکشيمش ، تموم .
if hes trying to shake us down , we kill him , period .

برنامه‌ای سودمند برای آزمودن وصله‌های پالایۀ kttsd‌.
a utility for testing kttsd filter plugins.

گاهی بهترین راه برای آزمودن یک فرضیه در نظر گرفتن افراطی ترین نتایج آن است.
sometimes the best way to test a hypothesis is to consider its most extreme implication.

پس یک راه آزمودن آن نظریه این است که در درون کانکتوم ها در پی چنین زنجیرهایی بگردیم.
so one way of trying to test the theory is to look for such chains inside connectomes.

آزمایش پوند-ربکا یک آزمایش شناخته شده برای آزمودن نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین است.
the pound–rebka experiment is a well known experiment to test albert einstein's theory of general relativity.

خب، ساختن و آزمودن مدلهايي از جهان براي من بهترين راهيه كه مي تونم از دنيا لذت ببرم و قدرش رو بدونم.
well, making and testing models of the universe is, for me, the best way i have of enjoying and appreciating the universe.

و چون او را باز برای آزمودن تنگ روزی کند (دلتنگ و غمین شود و) گوید: خدا مرا خوار گردانید.
and if he tests him and restricts his livelihood – thereupon he says, “my lord has degraded me!”

در واقع، ما نمیدانیم آیا این فرضیه صحت دارد یا نه، چون هرگز فناوری های لازم برای آزمودن آن را در اختیار نداشته ایم.
and in fact, we don't know if this hypothesis is correct, because we have never had technologies powerful enough to test it.

و بخش سرگرم کننده این آزمایش این است که درحالی که ما در حال آزمودن حدس هایمان درباره نتایج وجود یک سیاهچاله ابر پرجرم که در مرکز کهکشان وجود دارد بودیم تقریبا همه آنها با آنچه ما واقعا می دیدیم در تضاد بود
and the fun phase of this experiment is, while we've tested some of our ideas about the consequences of a supermassive black hole being at the center of our galaxy, almost every single one has been inconsistent with what we actually see.

]۲[von frisch برای آزمودن بینایی رنگی، زنبورهای عسل خود را آموزش داد تا از یک ظرف کوچک پر از آب شیرین شربت مانند غذا بخورند.
to test color vision, von frisch first trained his honey bees to feed from a small dish filled with a nectar-like sugar water.

توانايي ساخت و آزمودن مدل ضروري شده، نه فقط براي تمام بخش هاي علم، بلكه حتي براي جوامع امروزي. نه فقط براي تمام بخش هاي علم، بلكه حتي براي جوامع امروزي.
the ability to make and test models has become essential, not only to every single area of science today, but also to modern society itself.

در برنامه‌نویسی، آزمایش واحد روشی است برای آزمودن واحدهای کوچکی از کد منبع برنامه و اطمینان از درست کار کردن آن‌ها؛ در این روش، درستی هر قسمت از کد، که به آن «واحد» گفته می‌شود، با استفاده از کدهای دیگری که توسط برنامه‌نویس نوشته شده ارزیابی می‌گردد.
in computer programming, unit testing is a software testing method by which individual units of source code, sets of one or more computer program modules together with associated control data, usage procedures, and operating procedures, are tested to determine whether they are fit for use.