Je was op zoek naar: روی هم قرار گرفتن عکس‌ها (Perzisch - Engels)

قرار گرفتن .
perch .

مورد حمله قرار گرفتن .
is being overrun .

در مرکز پرده قرار گرفتن
center on screen

ميگه زيبايي حاصل کنار هم قرار گرفتن اجزاييه .
he said it was a summation of the parts .

توسط ارتش دولتي مورد حمله قرار گرفتن
were attacked by the imperial army.

بوسيله مهاجمان ناشناسي مورد حمله قرار گرفتن.
he was attacked by unidentified assassins.

فقط روی هم تلنبارشون کردم
i just piled them up.

روی هم افتادن الگوی سطح
surface pattern overlap

من هم قرار بود بميرم بدست اون .
i would have died too by his hand .

!ويندي ما با هم قرار گذاشتيم
wendy, we had a deal.

جواب آزمايشها ما با هم قرار گذاشتيم .
tests have i had an understanding .

تو مدتها قبل هم قرار ملاقات داشتي .
youre on the appointment line long time ago .

اینکه ملکولها چطور کنار هم قرار گرفته اند.
how the molecules are put together.

اين يک توطئه است تا ما را عليه هم قرار بده .
this is a plot to turn us against each other .

دو تا چيزي که واقعا دوست دارم . کنار هم قرار دادم .
i picked two things i really like and i put them together .

ارتفاع این سقف در حدی است که امکان اینکه ۱۱ اتوبوس دو طبقه بر روی هم قرار بگیرد را دارد.
the panels vary in size up to across, with the largest at the top of the structure.

حالا چی‌ می‌‌شه اگه زن‌ها و طنز رو کنار هم قرار بدیم؟
now what if you put together women and humor?

این عکس‌ها، مانند بر روی هم قرار دادن cهای روی سنگ و زمین، شامل چیزهای مصنوعی هستند.
the photos contain artifacts like the two seemingly matching 'c's on a rock and on the ground.

آن‌ها باید بر نورهای بالای طرح تمرکز کنند و از ساعت‌های طاقت‌فرسا تحقیقات معمول، تحقیقات یکنواخت و کنار هم قرار گرفتن آهسته سرنخ‌ها بگذرند.
they have to concentrate on the high lights of the plot and skip over the long grueling hours of routine investigations, of monotonous inquiry and the slow piecing together of the jigsaw of clues.

بر تخت‌هايى رو به روى هم
(sitting) on couches, face to face,