Je was op zoek naar: مدیر عامل (Perzisch - Engels)

مدیر عامل
chief executive officer

مدیر
management

عامل .
acting .

عامل:
factor:

مدیر سبک
style manager

مدیر %s
administrators of %s

مدیر عامل اجرایی
chief executive officer

مدیر سیستم
system administrator

مدیر گواهی‌نامه...
certificate manager

مدیر راه‌اندازی:
boot manager:

من مدیر عامل صنایع پیک هستم.‏
i'm the managing director of paik industries.

من مدیر عامل صنایع پیک هستم . ‏ .
im the managing director of paik industries .

ilkka paananen مدیر عامل این شرکت است.
ilkka paananen is the company's ceo.

پیکربندی & مدیر... ‌
configure & manager...

از: katherine maher، مدیر عامل بنیاد ویکی مدیا
from: katherine maher, wikimedia foundation ceo

و ادعا می کرد که مدیر عامل صلیب سرخ در اتاق بازرگانی است.
and she claimed to be the general manager of red cross at the chamber of commerce.

مدیر عامل گوگل اریک اشمیت عملا یک کنش گر در این فلسفه است.
google ceo eric schmidt is a practical practitioner of this philosophy.

با دوست دخترم و با مدیر عامل شخصی که هزینه ی این سفر رو پذیرا شده بود.
i dialed my girlfriend. i dialed the ceo of my sponsor.

در سال ۱۹۵۵ و در پی ازدواج با مدیر عامل پپسی کولا آلفرد استیل وارد آن شرکت شد.
in 1955, she became involved with the pepsi-cola company through her marriage to company chairman alfred steele.

از مه ۲۰۰۷ تا انتهای سپتامبر ۲۰۰۹ او به عنوان مدیر عامل مرکز تحقیقاتی کارلسروهه فعالیت کرد.
from may 2007 until september 2009 he was chairman of the karlsruhe research center.