Je was op zoek naar: نمی خوای کامل لخت شی (Perzisch - Engels)

نمی خوای بشینی .
dont you wanna sit down .

نمی خوای که باهاشون درگیر شی.‏
you do not wanna tussle with 'em.

خوب ، نمی خوای بشینی .
well , wont you sit down .

نمی خوای با من حرف بزنی به من بگو
so i will not bother you again

ببین چقدر چیزها هست که تو نمی خوای .
read it again . look at all the things you do not want .

تو نمی خوای راستش رو به من بگی؟
you don't want to tell me the truth?

نمی خوای یکم افتخار تو زندگیت کسب کنی .
dont you want a little taste of the glory .

اوه، تو نمی خوای چیزی رو تقسیم کنی.‏
oh, you don't want to share.

اینقدر تلوزیون نگاه نکن مگه نمی خوای امتحان بدی .
stop watching tv didnt you want to try the exam .

دیگه من را دوست نداری یا فقط نمی خوای ازدواج کنیم .
dont you love me anymore or you just dont want to marry me .

من می دونم که چرا تو نمی خوای بچه رو ببینی جک.‏
i know why you don't wanna see the baby, jack.

نمی خوام برام دلسوزی کنند . می خوای بگی دلسوزیشون را نمی خوای .
i dont want their pitty . youre saying you dont wont it sympathily .

و تو این بار سنگین رو برای وجدانت نمی خوای، مرد.‏
and you don't want that on your conscience, man.

ازم نمی خوای که الآن جوابتون را بدم ، قربان . من احمق نیستم .
you dont want me to answer that . im not an idiot .

اگه تو نمی خوای از بیرون بهشون ضربه بزنی، من چانگ های رو ترک می کنم
if you won't kick them out, i will leave chunghae.

من می فهمم که نمی خوای راجع اون سانحه حرف بزنی، که چه بلایی سرت اومده.‏
i understand you don't want to talk about the crash, what happened to you.

دوست داري با ما لخت شي ما يک بسته شکلاتيم .
would you like to get naked with us we have a tub full of fudge .

اگه درست الان ، ازت بخوام لخت شي ، انجام ميدي .
of course . do you want me to no .

. تو نمي خواي از اين جزيره بري . چون چيزي نيست که بخاطرش برگردي
you don't want off this island because there's nothing for you to go back for.