Je was op zoek naar: کشش (Perzisch - Engels)

کشش
tension

کشش .
attraction .

"کشش"
"the stretch."

کشش جنسی
sexual attraction

بدون کشش .
inelastic .

کشش عمودی
vert. stretch

دستگاه کشش .
puller .

نيروي کشش برقي .
pull off .

بهتره زجر کشش کنيم
it will be more interesting to kill him slowly,

. خيلي کشش مي دي ، سعيد
that's a stretch, sayid.

آقاي يي آدم کشش رو فرستاده
master yi sent an assassin.

اين موضوع کشش پيدا نميکنه .
the matter no further .

و من انحنا و کشش مچ دارم.
and i have the wrist flexion and extension.

بدنش کشش اين همه ظرفيت را نداشت .
ive seen captain strecks autopsy report .

من فکر کردم تو تا صبح ميخواي کشش بدي .
i thought you were going to wait till morning .

هر چقدر ميتوني کشش بده و در اخرين دقيقه
drag it out as long as you can, and at the last minute,

این کشش گرانشی است که باعث گردش چیزی در یک مدار می شود
it's the gravitational pull that makes these things orbit.

بتن پیش‌تنیده روشی است برای برطرف کردن ضعف بتن در برابر کشش.
prestressed concrete is a method for overcoming concrete's natural weakness in tension.

آنها بسیار سفت و شق هستند. و کشش بسیار کمی دارند.
they're very, very stiff. they stretch very, very little.

ما نه میخواهیم نیروی کشش را از دست بدهیم و نه جهت حرکت را.
we don't want to lose pulling power, nor direction.