Je was op zoek naar: تنفسيش (Perzisch - Portugees)

اسپري تنفسيش افتاد.
ele deixou cair o inalador.

پس مشکل تنفسيش کجاست؟
tens razão acerca de eu estar errado.

راه تنفسيش قطع شده و گردنش شکسته
olá!

يعني چي؟ يعني راه هاي تنفسيش داره بسته مي شه
É por causa do antraz?

مجراي تنفسيش رو چک کن ششهاش بسته شدن.لوله فرو کنيد
- verifica as vias de respiração. - os pulmões estão bloqueados. intubar!

اگر بخواي مجاري تنفسيش رو بررسي کني دچار شوک تنفسي ميشه
o paciente inalou quantidades enormes de fumo.

تحليل حاد مجاري تنفسي اينقدر سيگار کشيده تا مجاري تنفسيش از بين رفته
lesões hemorrágicas nos pulmões e no intestino. bronquiolite obliterante.

يه مقدار "سالبوتامول" آورده بودم تا دستگاه تنفسيش رو تازه کنم ولي کيسه اش هنوز پره
trouxe mais salbutamol para reabastecer o respirador, mas ainda está cheio.

راه تنفسیش رو پاک کن من الان میرسم
- desobstruí as vias respiratórias.