Je was op zoek naar: el arte en tus manos (Spaans - Perzisch)

en tus manos...
توي دستاتون

está en tus manos.
اين به دستان تو هست

- está en tus manos.
همه چی بستگی به تو داره

"el chiste está en tus manos".
"جک در دستان تو ه"

- estoy en tus manos.
-من در اختيارتم که هرکاري ميخواي باهام بکني .

entonces dejo el asunto en tus manos.
ميخوام اين کاروول کنمو بسپارمش دست تو.

ahora está en tus manos.
اون حالا تو دستاي توئه

el mundo está en tus manos, lo vez?
دنيا الان زير دستاي توئه...

el destino del capitán está en tus manos.
سرنوشت کاپيتان تو دستاي ماست

¿con un arma en tus manos...?
با یه اسلحه رو سرت ؟

ahora todo está en tus manos.
حالا همه چي تو دستان شماست

tu vida está en tus manos, arla.
سرت رو بدزد

te dirán, "el futuro está en tus manos".
اونابهتونميگنکهبگيد ،"آيندهدردست شماست. "

hay mucha sangre en tus manos.
خونهاي زيادي روي دستاته

si muere, queda en tus manos.
اون مي ميره ، و به گردن توئه

así que nunca se ira en tus manos
به همين دليل نمي تونم بذارم تکن تو دستاي توباشه

está en tus manos recuperar a bauer.
خودت بايد بائر رو دوباره دستگير کني فوراً پيداش مي کني

despúes de eso, queda en tus manos.
بعدش ديگه به تو بستگي داره.

entonces la sangre estará en tus manos.
پس بايد به ديدن خون عادت کني.

necesitas tierra en tus manos, no sangre.
تو به يه جا احتياج داري،نه خون