Je was op zoek naar: tribunal (Spaans - Perzisch)

¿tribunal?
وکيل؟

es un tribunal.
تو دادگستريه

"...en este tribunal."
... و مى تونه با استفاده از اونها

tribunal de justicia
دادگاه

el tribunal criminal.
ميدون فولي.

¡el tribunal supremo!
هيئت محکمه!

¿sala del tribunal, bien?
اتاق قاضي خوبه؟

del tribunal de apelaciones.
ـ قاضي دادگاه استيناف هستش ـ چرت و پرته!

pero en un tribunal, no.
در اطاق دادگاه اين پرونده رو ميبازه

- en el tribunal supremo.
به دادگاه عالي فكر ميكنم!

¿estamos en un tribunal?
حقيقت اينه که من نمي تونم آقاي هيومير پوتر و جيمسون رو توبيخ کنم؟

aquí pone "tribunal supremo".
شما يه عنوان اينجا دارين دادگاه ايالتي .

con la venia del tribunal.
ميخواهم بگويم که اين دادگاه

créeme, conozco ese tribunal.
من خيلي زياد در اون دادگاه حضور داشتم

- tengo que ir al tribunal.
من يه دادگاه دارم

deben estar en el tribunal
پس شماها بايد بريد به دادگاه؟

el tribunal decidirá su destino.
دادگاه سرنوشتش رو تعيين ميکنه

- no es un tribunal. - conciliación.
دادگاه نيست- دادگاه مصالحه-

¡este tribunal te halló culpable!
تو در اين دادگاه مجرم شناخته شدي

"tribunal del distrito de stuttgart".
دادگاه محلي اشتوتگارت