Você procurou por: benefit (Inglês - Persa)

benefit .
:فايده‌رساندن .

deat benefit .
مقرري .

welfare benefit
رفاه

for your benefit .
به نفع تو باشه جلوگيري كنم .

cost benefit analysis
تحلیل هزینه-سود

for everyones benefit .
براي همه سود داشته باشه .

you'll also benefit
اگه ارباب يي فرمانده اعظم بشه

cost-benefit analysis.
ارزیابی هزینه ها و فواید.

will you benefit or lose
شما از منصب جديد ارباب يي

it is a huge benefit.
این منافع عظیمی دارد.

we'll both benefit from it.
ما هردو از ان فايده خواهيم برد

ms: the greatest benefit to all.
مایکل سندل: بیشترین نفع برای همه.

'can they benefit you or harm you'
يا به شما سود يا زيان مى‌رسانند؟»

in children this benefit is uncertain.
مزیت مذکور برای کودکان قطعی نیست.

so what's the benefit? so what?
خب سودش چیه؟ حالا این کارا رو بکنیم که چی‌؟

peter: the greatest benefit to all.
پیتر: چون بیشترین نفع رو برای همه داره.

and then he tripled his death benefit .
بعد اون بيمه عمرش را سه برابر کرد .

so, whoever wills may benefit from it.
تا هر که خواهد متذکر آن شود.

1.1.1.2 benefit of e commerce
1.1.1.2 مزیت تجارت الکترونیکی

so remind, if the reminder should benefit;
اگر پند و اندرز سودمند باشد، پند و اندرز بده. [[«إِنْ»: اگر. زمانی که. حتماً و قطعاً (نگا: قاسمی). این واژه می‌تواند شرطیّه بوده و جواب آن مدلول (فَذَکِّرْ) باشد، و یا به معنی (إِذْ) باشد (نگا: آل‌عمران / 139). یعنی زمانی که احساس شود، موقعیّت مناسب، و شنوندگان آمادگی پذیرائی حق را دارند، اندرز بجا و سودمند خواهد بود (نگا: ق / 45). یا این که به معنی (قَدْ) و برای تحقّق باشد. یعنی قطعاً اندرز سودمند خواهد بود (نگا: ذاریات / 55). «الذِکْری»: پند و اندرز.]]