Você procurou por: capable (Inglês - Persa)

capable .
با استعداد .

not capable
مستعد نبودن

not capable .
قدرتشو نداره .

but he is capable .
اما اون توانائيش را داره .

he isnt capable of this .
اون اينکاره نيست .

to make you capable. able.
ميخواستيم توانمندتون کنيم، آماده

everyone is capable of that
هر کسی قادر به انجام آن هست

considered capable of killing .
توانايي در كشتن .

you're not even capable of
... تو حتي نمي توني

she is not capable of lying
او دروغ نمی گه

enlightenment is capable of bestowing .
اين سيستم نوراني معاصر مي‌تواند اهدا کند .

i know what youre capable of. .
ميدونم قادري چيکار کني .

capable of creating horrible things.
ميتونه چيزاي وحشتناکي درست کنه

i think you're very capable now
من حالا فکر میکنم شما خیلی لایق هستید

he's not capable of such a plot.
او نمیتوانسته است چنین توطئه ای کند

any language capable of describing reality .
آن‌ها کاملا از هم بيگانه شده‌اند .

capable of killing several hundred people
که ميتونه صدها نفر رو

i am smart , capable and , most importantly .
من باهوشم من قدرتمندم و مهم تر از همه اينکه .

bats are capable of seeking out their offspring
خفاش ها ميتونن بچه هاشون رو

and still been capable of all those miracles .
و در عين حال از پس اون معجزهها هم بر بياد .