Вы искали: involves (Английский - Персидский)

this one involves men.
این یکی شامل مردها میشه.

it involves gravitational waves.
كه اين امواج گرانشي رو هم وارد ماجرا ميكنه.

it involves limited raw materials.
نیروی کار، مهندسی و مواد خام محدود است.

what? this involves personal emotion
چي؟موضوع شامل احساسات شخصي شده

it involves nation's pride.
این باعث سر بلندی ملت هست

i will say that life involves computation.
ولی چیزی که می خواهم بگویم این است که زنده بودن یعنی درگیر محاسبه بودن.

for many people, acting involves rage.
برای بسیاری از مردم ، واکنش همراه با خشونت است.

it really involves many different areas.
خود این رشته در واقع موضوعات مختلفی را در بر میگیرد.

now the business model involves all of you.
مدل تجاری همه شما را درگیر خودش میکنه.

everything under management involves personal affairs...
...هر چیز تحت کنترل ما شامل مسائل خصوصی

but i will say it involves wine, an amazing dinner
اما ميتونم بگم كه اين برنامه شامل , شراب ...يه غذاي شگفت انگيز

one of those stages involves the study of trends.
آینده‌شناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است.

. . .because it involves a lot of being normal. . .
چونکه بايد مقدار زيادي نرمال باشي

that's right. nature of study involves mind and life
درسته، براي مطالعه طبيعتبايد هم از ذهنت و هم زندگي ات مايه بزاري

the real social innovation i want to talk about involves charity.
نوآوری اجتماعی اصلی که می خواهم در موردش صحبت کنم خیریه هست.

another technology that we have used in patients actually involves bladders.
یک فناوری دیگر که از آن در بیماران استفاده کرده ایم مربوط میشه به مثانه.

nuclear technology is technology that involves the reactions of atomic nuclei.
شکافت هسته‌ای فرآیندی است که بسیار سخت قابل کنترل است.

to give something involves both causing something to go and causing someone to have.
مثلا فعل «دادن» هم به معنی « انتقال چیزی»‌ وهم به معنی «تغییر مالکیت ازفردی به فرد دیگر» است .

thus, it involves a much more complex system of inequality than marx originally outlined.
این کتاب نخستین شرح مفصل وی از مساله نابرابری در جوامع مدرن یا پسااستعماری است.

, including in saccharomyces cerevisiae, which has hardly any splicing that involves exon skipping
از جمله در ساکارومایسس سرویزیه، که تقریباً دارای پیوندی است که شامل پرش اگزون باشد.