You searched for: barrier (Engelska - Persiska)

barrier .
سد .

road barrier
راه‌بند

barrier husbandry
دامپروري بدون ميكروب

sound barrier .
مانع صوتي .

mechanical barrier systems
سیستم های مانع مکانیکی

get behind the jersey barrier , .
برو پشت اون مانع .

for ovopacs , scanners , the barrier .
و حتي حمله اشباح را . و تمام محافظها را ساختيد .

and they impose a barrier to cooperation.
و زبانهای مختلف مانعی برای همکاری را تحمیل می کنند.

between them a barrier they do not overpass.
[ولی] میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی کنند [درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!]

what caused the barrier to fail , general hein .
چي باعث شد که شکست بخوريد ژنرال هاين .

but i am against using it as a barrier.
ولی من مخالف استفاده از آن به عنوان یک مانع هستم. ولی من مخالف استفاده از آن به عنوان یک مانع هستم.

between them is a barrier which they cannot pass.
[ولی] میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی کنند [درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!]

and when they're missing, it's a barrier.
و وقتی آنها نباشند، مانعی بر سر راه است.

we cant get through the barrier to platform 93/4 .
ما نميتونيم از سكوي رد بشيم .

between them is a barrier which none of them can transgress.
[ولی] میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی کنند [درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!]

barrier breach in sector 31 . theyre coming through now .
پل بخش 31 پوشانده شد ژنرال الآن دارند ميان بطرف تو .

however, two-thirds of the way there was a barrier.
با اين فرق که از دو سوّم سالن به بعد، يک پرده گذاشته بودند.

between them is a barrier [so] neither of them transgresses.
[ولی] میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی کنند [درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!]

on this side was men, and then the barrier, and this side was women.
در اين طرف مردها بودند، و بعد پرده، و اين طرف هم زنان.

you've dissolved the barrier between you and other human beings.
شما آن مانع بین خود و شخص دیگر را منحل کردید.