You searched for: blame (Engelska - Persiska)

blame .
گناه .

blame me...
خودم رو مقصر میدونم

blame ju mong.
تقصير جومانگه

i blame me you
m'en veux tu

are free of blame,
جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند آمیزش ندارند)، چرا که در بهره‌گیری از اینها مورد سرزنش نخواهند بود!

don't blame me.
منو مقصر ندون

easier to blame me .
راحت تر اينه که منو سرزنش کنن .

i won't blame you
منو سرزنش نکن

but don't blame me.
سرزنشم نکن

a system is to blame.
مقصر اصلی‌ یک سیستم است.

dont blame yourself . listen .
خودت را سرزنش نکن ، ببين .

``don`t blame the baker .
نانوا را مقصر نكنيد .

theres no blame in that . no .
ـ من هيچ خطايي نكردم ـ نه .

can't say i blame poor cato.
. نمي تونم اين طفلکي رو سرزنش کنم

i don't blame you, michael.
من تو رو سرزنش نمی کنم، مایکل.‏

i think london is to blame .
من فکر ميکنم که لندن .

and with your tears , you blame me .
و با اشکهات من را سرزنش ميکني .

i won't blame you any longer.
من بيشتر از اين تو رو سرزنش نميکنم

don't just blame me for everything!
همه چيز رو تقصير من ننداز

how dare you blame each other like this?!
چطور جرأت میکنید اینطوری، همدیگه رو سرزنش کنید؟