You searched for: come to mumbai baby (Engelska - Persiska)

come to mama .
بيا پيشه مامان .

come to mama!
بيا تو بغل مامان

come to apologize .
اومدي معذرت خواهي کني .

come to taehaksa?
که به تائ ها کسا ميان؟

come to sm�agol .
بيا پيش اسميگل .

come to uncle paja .
بيا پيش عمو پاژا .

come to bed , karin .
بيا بخواب ، کارين .

baby , come , come to mom .
کيتي ، بيا اينجا .

to come to his home now
که همین الان به منزلشون برید

2 thoughts come to mind.
دو تا نظريه به ذهنم ميرسه

alexis , come to the door .
اليكسيس ، درو باز کن .

come on , baby . come to papa .
بياييد بچهها بياييد اينجا .

another century come to pass .
يك سده ديگه هم ميياد و ميگذره .

come to venice , via dolorosa .
بيا پيش ونيس عاليه خداحافظ .

come to mommy . no , mumble .
بيا پيش مامان . نه مامبل .

"come to visit the children?
"اومدی بچه‌ها رو ببینی؟

harry potter has come to hogwarts .
هري پاتر به هاگوارتز اومده .

all they have to do is play eight bars of come to me , my melancholy baby .
فقط کافيه 8 تا نت بيا پيشم محبوب غمگينم را بزنن ، اون وقت ستون .

if it comes to that .
اگه به يكي از اونها تبديل شد .

alfa 2 , comes to you .
الفا2 داره به تو نزديک ميشه .