You searched for: gazing (Engelska - Persiska)

gazing stock .
مايه عبرت .

upon couches gazing.
بر بالشهایند نگران‌

on couches, gazing,
آنجا بر تختها (ی عزت تکیه زنند و رحمت و نعمتهای خدا را) بنگرند.

gazing upon their lord;
(که) سوی (رحمت) پروردگارشان نگرانند!

gazing towards their lord.
(که) سوی (رحمت) پروردگارشان نگرانند!

as they sit on couches, gazing around.
بر بالشهایند نگران‌

you must look beyond the art of crystal gazing .
شما باید آنطرف ماوراء را ببینید هنر گوی بلور بینی .

seated on couches and gazing around in wonder.
آنجا بر تختها (ی عزت تکیه زنند و رحمت و نعمتهای خدا را) بنگرند.

are you some sort of navel gazing, no fun, mopey type?
نکنه تو از اون تيپ هايي که همش به يه نقطه خيره ميشن ، بدون سرگرمي ، مثل افسرده ها ؟

the art of crystal gazing is in the clearing of the lnner eye .
هنر بلور بيني در گرو . داشتن چشم درون هست .

the day of judgment will come within a single roar and they will remain gazing at it.
تنها به یک صیحه (اسرافیل) است که ناگاه همه (زنده شده و از قبرها بر خیزند و عرصه قیامت را) بنگرند.