You searched for: if i tell you then you should also nini (Engelska - Persiska)

if i tell you , you wont repeat .
اگه بهتون بگم ، جايي نميگيد .

look , if i tell you .
ببين ، اگر بهت بگم ميزاري برم .

i'll tell you then.
بعدا ميگم

if i tell you , then youll stop thinking .
اگه بهت بگم اونوقت تو فکر کردن را ادامه نميدي .

and you should also know that .
و همچنين بايد بدوني که .

then you should keep it quiet.
پس بايد موضوع رو ساكت نگه داريد

i tell you what .
بهت ميگم چي .

i tell you what. .
راستی .

if i tell you that there was not,than you do not. .
، اگه بگم تو اونجا بودي . اونجا بودي .

if i tell you where it is in america, you can tell me
اگر به شما بگویم در کجای آمریکاست ، می توانید به من بگویید

no , i tell you it .
نه ، من راستشو گفتم .

i tell you something else .
اينجا يک چيز ديگه هست .

but if i tell , you no have chain anyway .
اما اگر بگم تو ديگه فروشگاه زنجيره اي نداري .

well... i tell you what, jim.
خب پس...ميدوني چيه جيم

and i'm afraid if i tell you, i'd scare you away.
فقط بخاطر اينكه تو رو نترسونم... چيزي راجع بهشون بهت نگفتم

anything i tell you is, uh,
... چيزي که مي خوام بپرسم اينه که

can i tell you something personal .
ميتونم يک چيز شخصي بهت بگم .

and i tell you stories from there.
و از آن جا برایتان داستان می گویم.

be quiet . i know , i tell you .
ساكت ، مى‏دونم بهت نشون مى‏دم .

if i tell you i didnt see him , i didnt fucking see him .
اگر من به شما بگم اون را نديدم يعني من اون لعنتي را نديدم .