You searched for: it'd be so easy to catch him (Engelska - Persiska)

it'd be easy to catch him.
اسونه كه اونو بگيريم

why was it so easy to cure .
چرا درمان اين مرض اينقدر ساده بوده .

if they chase us, it won�t be easy to catch us.
اگه اونا مارا تعقيب کردند, راحت نخواهد بود که ما را بگيرن.

why is it so easy to learn?
چرا یاد گرفتن این، خیلی آسونه؟

it's so easy to tell which is better.
خیلی‌ آسان است که بگویید کدام بهتر است.

its my investigation . i want to catch him .
اين تحقيقات منه من ميخوام بگيرمش .

achieving it will not be so easy after all .
رسيدن به اون در نهايت چندان آسان نخواهد بود .

lt was gonna be so easy .
بايد خيلي راحت تموم ميشد .

we have to catch him before prince mookang gets here
بايد قبل از اينكه پرنس موكانگ برسه اينجا ، بگيريمش

and chang-gun kept asking me to catch him some goldfish...
و چنگ گان از من خواست برایش ...چند تا ماهی طلایی بگیرم

and i realize that i'm the one who's suppose to catch him, right?
و فهميدم که اين منم که قراره . . . اونو بگيرم ، درست ؟

and that problem is, "how is it so easy to know other minds?"
و اون مسئله اینه که، "دونستن ذهن دیگران و اون مسئله اینه که، "دونستن ذهن دیگران چرا انقدر راحته؟"

am i just so easy to walk away from lisa , i love you .
براي منهم بايد خيلي آسون باشه که ازت جدا بشم ليزا ، من دوست دارم .

and i wondered, what made my dreams so easy to dismiss?
و من از خودم پرسیدم، چه چیزی باعث می شود تا این قدر راحت رؤیا هایم را فراموش کنم؟

well , if were so easy to find , james , you really should come visit .
، خوب ، اگر اينقدر پيدا کردنش ساده بود ، جيمز .

yet the fact that so few people do actually read the koran is precisely why it's so easy to quote -- that is, to misquote.
اینکه افراد معدودی قرآن می‌خونن به این خاطره که خیلی‌ راحت می‌شه تک جمله هایی از اون را گرفت، اینکه افراد معدودی قرآن می‌خونن به این خاطره که خیلی‌ راحت می‌شه تک جمله هایی از اون را گرفت، اینکه افراد معدودی قرآن می‌خونن به این خاطره که خیلی‌ راحت می‌شه تک جمله هایی از اون را گرفت، و از انها برداشت نادرست کرد.

and it's so easy to cause people's brains i know how to do it, and my favorite way to do it is, in fact, the easiest.
واین خیلی راحته برای اینکه مغز مردمو وادار به ترشح اکسی توسین کنه. من میدونم چطور اینکارو انجام بدم و راه موردعلاقه من برای انجامش درواقع راحت ترین راهه.

==visiting the falls==it is easy to catch a glimpse of the falls while driving by; however, getting a better view of the falls is not easy.
آبشار کولاساجا (به انگلیسی:cullasaja falls) آبشاری است که در کارولینای شمالی، ایالات متحده آمریکا واقع شده و ارتفاع کلی ریزشگاه آن - disputed (see geology section) است.

it was very easy to remember seeing dogs, not so easy to remember pigs. and each one of you assumed that if dogs on leashes came more quickly to your mind, then dogs on leashes are more probable.
چون خیلی راحت تر سگ هایی را که با قلاده دیده اید به خاطر آوردید نتیجه گرفتید سگها فراوان تر هستند. چون اگر سگ با قلاده راحت تر به ذهن می آید پس احتمال وجود سگ با قلاده بیشتر است.

fascinated by the existence of a theorem that was so easy to state that he, a ten-year old, could understand it, but nobody had proven it, he decided to be the first person to prove it.
در سال ۱۹۸۲ به دانشگاه پرینستون رفت و بر روی تعدادی مسئله در نظریه اعداد کار کرد که در نهایت او را به سوی حل قضیه آخر فرما هدایت کرد که از سده هفدهم میلادی اثبات نشده باقی‌مانده بود.